responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 892

وصف صريح

وصف مذكور در كلام به صراحت

وصف صريح، كه مقابل وصف مقدر مى باشد، وصفى است كه در كلام به طور صريح ذكر شده و وصف بودن آن روشن مى باشد، مانند: «اكرم رجلا عالماً» و يا «فى الغنم السائمة زكاة»، كه در اين جا، وصف «عالماً» در مثال اول و «سائمة» در مثال دوم روشن است; به خلاف وصف مقدر كه ظاهر و روشن نبوده و به طور صريح در كلام ذكر نشده است بلكه بايد از لابه لاى كلام آن را به دست آورد.

در كتاب «قوانين الاصول» آمده است:

«اختلفوا فى ان تعليق الحكم على وصف، يدل على انتفائه عند انتفاء الوصف ام لا؟ سواء كان الوصف صريحا مثل «اكرم كل رجل عالم» او «فى السائمة زكوة...» او مقدّرا»[1]


[1]ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 178

اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 151.

وصف طردى

وصف ملازم حكم، بدون مناسبت ذاتى يا تبعى با آن

وصف طردى، به وصفى گفته مى شود كه همواره با حكم همراه است، ولى هيچ مناسبت ذاتى و يا تبعى بين آن و حكم وجود ندارد; براى مثال، آب مطلق طاهر است و مى توان بر روى جنس هر آب طاهرى پل ايجاد كرد، اين وصف «پل ساختن بر روى جنس آب»، وصف طردى است، زيرا هر جا كه حكم طهارت آب مطلق، وجود دارد، اين وصف نيز موجود است، هر چند كه هيچ مناسبتى بين حكم به طهارت آب مطلق و اين وصف وجود ندارد.

مالكيه گفته اند: ماء مستعمل (آب استفاده شده)، چون مايعى است كه مى توان بر روى جنس آن پل زد، پس مانند آب مطلق كه آن نيز اين وصف را دارد، طاهر است; در اين قياس از وصف طردى استفاده شده است.

نكته اول:

طرد، از مسالك علت است، زيرا براى اجراى قياس، مجرد وجود وصفى كه جامع بين اصل و فرع باشد، كافى نيست، بلكه بر اعتبار اين وصف، دليلى نيز بايد اقامه شود.

نكته دوم:

راه هاى اثبات علت در نزد اهل سنت نُه چيز است كه يكى از آنها، طرد مى باشد، و وصفى كه عليت آن، از ناحيه طرد اثبات مى شود وصف طردى نام دارد.

نكته سوم:

اصولى هاى اهل سنت در اين كه طرد، مفيد عليت وصف براى حكم در قياس باشد، اختلاف دارند و اكثريت آنها همانند «آمدى ابن حاجب» معتقدند افاده عليت نكرده و حجت نيست.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 4، ص 13 و 99.

وصف عبادت

صفت همراه با عبادت

وصف عبادت، به معناى شىء يا عنوانى است كه غير از خود عبادت (ذات عبادت) ولى همراه آن مى باشد.

وصف عبادت، يا وصف ملازم است، كه انفكاك بين آن و موصوف امكان ندارد، مانند: جهر و اخفات قرائت نماز; براى نمونه، در نمازهاى اخفاتى، از جهر به قرائت نهى شده است و «جهر» وصفى نيست كه جداى از قرائت تحقق پيدا كند بلكه ملازم و همراه قرائت است گرچه خود عبادت نيست; و يا وصف مفارق است، مانند: غصبيت براى مكان نماز.

سبحانى تبريزى، جعفر، الموجز فى اصول الفقه، ص 133.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 7، ص 272.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 3، ص (209-205).

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص (223-222).

وصف غالبى

وصفِ همراه با موصوف در غالب موارد

وصف غالبى، به معناى وصفى است كه در بيشتر موارد همراه موصوف مى باشد، مانند: «فى حجوركم» در آيه شريفه (وَ رَبائِبُكُمُ اللاّتِي فِي حُجُورِكُمْ)، چون دختر زنى كه ازدواج مجدد مى كند، غالباً به همراه زن، در خانه شوهر دوم بوده و تحت سرپرستى او بزرگ مى شود.

در كتاب «انوار الاصول» آمده است:

«ان الاوصاف الغالبية ليس لها مفهوم حتى بناء على القول بمفهوم الوصف، نظير وصف» فى حجوركم «فى قوله تعالى» و ربائبكم اللاتى فى حجوركم»1 فانه قيد غالبى ورد فى الآية»[2]


[1]نساء (4)، آيه 24

[2]مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص 59

محمدى، ابوالحسن، مبانى استنباط حقوق اسلامى يا اصول فقه، ص 79.

وصف غير ذاتى

وصف خارج از ذات موصوف

وصف غير ذاتى، عبارت است از وصفى كه مقوم ذات موصوف نيست و با رفتن آن، موصوف از بين نمى رود، مانند: «حيوان سفيد»، كه با رفتن وصف «سفيد»، حيوان از بين نمى رود.

در مفهوم داشتنِ اين وصف، اختلاف وجود دارد.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 892
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست