responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 861

اصلى است، چه نفسى باشد، مثل: نهى از سجده براى بت، و چه غيرى باشد، مثل: نهى از خواندن نماز در لباسى كه از پوست حيوان حرام گوشت تهيه شده است.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 3، ص (240-239).

سبزوارى، عبدالاعلى، تهذيب الاصول، ج 1، ص 228.

نهى الهى

ر.ك: نهى شرعى

نهى انحلالى

نهى منحلّ شده به تعداد افراد موضوع

نهى انحلالى، نهيى است كه به تعداد افراد موضوع خود منحل مى گردد; يعنى هر يك از افراد، محكوم به يك نهى مستقل است، به گونه اى كه در صورت مخالفت، براى هر كدام از افراد موضوع، گناهى جداگانه انجام گرفته است.

انحلال نهى گاهى به لحاظ موضوع است (مانند: نهى از شرب خمر)، گاهى به لحاظ متعلق (مانند: نهى از كذب) و گاهى به لحاظ موضوع و متعلق، هر دو (مانند: نهى از سبّ مؤمن).

در كتاب «نهاية الاصول» آمده است:

«ولكنه ينحل الى نواه متعددة بعدد ما يتصور للطبيعة من الافراد، و بعددها يتصور له الامتثال و العصيان، فكل فرد أوجده العبد صار عصيانا برأسه، و كل فرد انزجر عنه و تركه بداعى نهى المولى تحقق بالانزجار عنه امتثال لنهيه»[1]


[1]بروجردى، حسين، نهاية الاصول، ص 248

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 1، 2، ص 395.

خمينى، روح الله، تهذيب الاصول، ج 1، ص 376.

خويى، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج 2، ص 324.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 4، ص (95-94).

نهى بعد امر

نهى از متعلق امر حقيقى يا توهمىِ پيشين

نهى بعد امر مقابل نهى ابتدايى بوده و به اين معنا است كه به دنبال امر يا توهم صدور آن از جانب شارع نهيى اى وارد شود و يا به دنبال وجوب يا توهم وجوب چيزى، نهيى از آن برسد.

اسنوى، عبد الرحيم بن حسن، التمهيد فى تخريج الفروع على الاصول، ص 291.

اصفهانى، محمد تقى بن عبد الرحيم، هداية المسترشدين فى شرح معالم الدين، ص 156.

سبزوارى، عبدالاعلى، تهذيب الاصول، ج 1، ص 67.

عراقى، ضياء الدين، نهاية الافكار، ج 1، 2، ص 210.

نهى بعد توهم امر

ر.ك: نهى بعد امر

نهى بعد وجوب

ر.ك: نهى بعد امر

نهى به صيغه

نهى مستفاد از صيغه دلالت كننده بر طلب ترك و يا منع از فعل

نهى به صيغه، يعنى نهى با صيغه «لا تفعل» و هر چيزى كه به معناى آن باشد; به عبارت ديگر، نهى به هر صيغه اى كه طلب ترك يا زجر را برساند، خواه به صورت جمله انشايى و فعل نهى باشد، مانند: «لا تفعل»، يا به صورت تحذير، مانند: «اياك ان تفعل»، يا به شكل جمله خبرى، مثل: «هذا الفعل ممنوع عليك»، و يا جمله فعليه، مثل: «لا تَفعَلُ» كه إخبار در مقام انشا است، همگى نهى به صيغه مى باشد.

خمينى، مصطفى، تحريرات فى الاصول، ج 2، ص 298.

نهى به ماده

نهى مستفاد از ماده نهى «ن - ه - ى»

نهى گاهى به وسيله ماده صورت مى پذيرد و گاهى به وسيله صيغه. نهى با ماده نهى «(ن، ه، ى)» مثل: «نهيتكم عن ذلك» يا «ينهى عن الفحشاء».

خمينى، مصطفى، تحريرات فى الاصول، ج 2، ص 298.

نهى تبعى

نهى مستفاد از دلالت غير مطابقى خطاب شرعى

نهى تبعى، مقابل نهى اصلى بوده و عبارت است از نهيى كه از دلالت غير مطابقى خطاب به دست مى آيد; يعنى خطابى مستقل بر نهى دلالت نمى كند بلكه نهى به دلالت التزامى فهميده مى شود، مثل نهيى كه از راه توجه امر به ضد چيزى، به آن چيز متوجه مى گردد، مانند: امر به زدودن نجاست از مسجد در وسعت وقت نماز، كه لازمه آن تعلق نهى تبعى به نماز خواندن است.

پس مولا در نهى تبعى، «منهى عنه» را جداگانه اراده نكرده و خطابى مستقل را متوجه آن نمى كند بلكه نهى با دلالت التزامى از خطاب ديگر فهميده مى شود.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 2، ص 323.

سبزوارى، عبدالاعلى، تهذيب الاصول، ج 1، ص 228.

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 1، 2، ص 456.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 3، ص 39.

نهى تحريمى

نهى دلالت كننده بر طلب ترك الزامى و منع اكيد

نهى تحريمى، نهيى مولوى است كه بر حرمت و منع الزامى از انجام «منهى عنه» دلالت مى نمايد، مانند: «لا تشرب الخمر» كه بر حرمت شرب خمر و طلب ترك آن به طور الزامى دلالت مى كند. به نظر كسانى كه متعلق نهى را طلب ترك مى دانند، نهى

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 861
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست