responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 853

است از «رفع امر ثابت يا برداشتن آن»; يعنى برداشتن چيزى كه ذاتاً استعداد ثبات و بقا دارد; براى مثال، اگر ناقض يا رافعى (مثل خواب) براى وضو پيش نيايد، استعداد بقا تا هر زمانى را دارد; از اين رو، در مورد آن، نقض طهارت صدق مى كند.

[2]معناى مجازى بعيد از معناى حقيقى، كه عبارت است از مطلق رفع و دست برداشتن از چيزى، چه آن چيز قابليت و استعداد بقا داشته باشد و چه نداشته باشد

مرحوم «شيخ انصارى» معتقد است اراده «اقرب المجازات» اولويت دارد; بنابراين، معناى مجازى اول، اختيار مى شود. با اين وصف، به هنگام شك در رافع، كه متيقن، قابليت بقا و استمرار دارد مى توان به استصحاب عمل نمود، زيرا نقض به معناى برداشتن چيزى است كه قابليت بقا دارد; اما هنگام شك در مقتضى چون متيقن قابليت دوام ندارد، استصحاب در آن جارى نمى شود.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 574.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 14، ص 121.

محمدى، على، شرح رسائل، ج 5، ص 151.

تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ج 2، ص 1410.

بروجردى، محمد، مبانى حقوق اسلامى (مختلف الاصول)، ص 184.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 442.

كوثرانى، محمود، الاستصحاب فى الشريعة الاسلامية، ص 170.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 436.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 7، ص 107.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 5، ص 70.

نقل

حالت حاصل از انتقال لفظ از معناى اصلى به معناى ديگر

نقل، حالتى است كه از انتقال لفظ از معناى اصلى خود به معناى ديگرى پديد مى آيد، مانند: لفظ «صلاة» كه معناى لغوى آن «دعا» است و در زمان شارع، در اركان مخصوص (نماز) استعمال شده است; يعنى از معناى لغوى خود به معناى شرعى نقل شده است.

علامه حلى، حسن بن يوسف، مبادى الوصول الى علم الاصول، ص 72.

نقل اجماع به طريق آحاد

ر.ك: اجماع منقول به خبر واحد

نقل اجماع به طريق تواتر

ر.ك: اجماع منقول به تواتر

نقل اهل لغت

ر.ك: نص اهل لغت

نقل به لفظ

نقل كلام معصوم(عليه السلام) با عين عبارت او

نقل به لفظ، از اقسام مرجحات سندى (اعم) و مقابل نقل به معنا بوده و عبارت است از نقل روايت از معصوم(عليه السلام) با به كارگيرى همان الفاظى كه وى به كار برده است; بنابراين، هرگاه دو روايت با هم تعارض كنند و يكى از آن دو نقل به لفظ از معصوم(عليه السلام) و ديگرى نقل به معنا باشد، ترجيح با خبرى است كه نقل به لفظ شده است.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 783.

صاحب معالم، حسن بن زين الدين، معالم الدين و ملاذ المجتهدين، ص (252-251).

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 8، ص 208.

عزيز برزنجى، عبداللطيف عبدالله، التعارض و الترجيح بين الادلة الشرعية، جزء2، ص 188.

طوسى، محمد بن حسن، عدة الاصول (ط. ق)، ص 383.

محمدى، على، شرح رسائل، ج 7، ص 159.

نقل به معن

نقل مضمون كلام معصوم(عليه السلام) با غير الفاظ او

نقل به معنا، از اقسام مرجحات سندى (اعم) و مقابل نقل به لفظ بوده و عبارت است از نقل مضمون كلام معصوم(عليه السلام) بدون استفاده از عين كلمات وى. در تعارض دو روايت، اگر يكى از آن دو، نقل به لفظ و ديگرى نقل به معنا شده باشد، ترجيح با روايتى است كه نقل به لفظ شده است.

در كتاب «معالم الاصول» آمده است:

«و منها الترجيح باعتبار الرواية فيرجح المروى بلفظ المعصوم على المروى بمعناه و حكى المحقق رحمه الله عن الشيخ أنه قال: اذا روى احد الراويين اللفظ و الآخر المعنى و تعارضا، فان كان راوى المعنى معروفا بالضبط و المعرفة فلا ترجيح بينهما و ان لم يوثق منه بذلك ينبغى أن يوخذ المروى لفظا ثم قال المحقق رحمه الله و هذا حق لانه أبعد من الزلل»[1]

1. صاحب معالم، حسن بن زين الدين، معالم الدين و ملاذ المجتهدين، ص (252-251).

طوسى، محمد بن حسن، عدة الاصول (ط. ق)، ص 383.

عزيز برزنجى، عبداللطيف عبدالله، التعارض و الترجيح بين الادلة الشرعية، ج 2، ص 188.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 783.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 8، ص 208.

محمدى، على، شرح رسائل، ج 7، ص 159.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 853
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست