responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 850

1. فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 6، ص (74-72).

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص (97-96).

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 462.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 2، ص 228.

نعت

ر.ك: وصف

نفل

ر.ك: استحباب

نقض

اصطلاح مشترك بين نقض علّت «در قياس»، نقض بر تعريف، و منع مقدمات دليل

نقض، در سه معنا اطلاق مى شود:

1. نقض علت (نقض الطرد): مراد از علّت، وصفى است كه مستدل، علت بودن آن را براى حكم در قياس خود ادعا مى كند، و نقض آن، يعنى نشان دادن موردى كه حكم از آن وصف تخلف كرده است;

2. نقض معرفات: عبارت است از آوردن نقض بر تعريف در جانب اطراد يا انعكاس; يعنى اشكال به جامع افراد و يا مانع اغيار بودن تعريف با آوردن موارد نقض آن;

[3]نقض دليل: يعنى منع يكى از مقدمات دليل

نكته:

از آن جايى كه نقض در اين كتاب (اصطلاح نامه اصول فقه) اخص هايى مثل نقض فتوا، نقض يقين و غيره دارد، بايد آن را عنوانى انتزاعى دانست كه براى اجتماع افراد مختلف نقض، از آن استفاده شده است.

نيز ر.ك: نقض علت; نقض يقين; نقض اجتهاد; نقض دليل.

مظفر، محمد رضا، المنطق، ص 212.

نقض اجتهاد

ر.ك: تبدل اجتهاد.

نقض اجمالى

ناتمام دانستن مقدمه اى غير معيّن از مقدمات يك دليل

نقض اجمالى، مقابل نقض تفصيلى، و به معناى منع مقدمه اى غير معين از مقدمات دليل است، مانند اين كه گفته شود: «ليس دليلك بجميع مقدماته صحيحا; برخى از مقدمات دليل شما صحيح نيست و در آن كمبودى وجود دارد»; البته نقض اجمالى، به شاهد (قرينه و دليل) خاصى نياز دارد كه عبارت است از اثبات تخلف حكم از دليل يا اثبات محال بودن لازمه دليل.

نكته:

نقض اجمالى معناى ديگرى نيز دارد كه فراگيرتر از معناى ياد شده، مى باشد[2]

2 و 1. تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ج 2، ص 1410.

جرجانى، محمد بن على، كتاب التعريفات، ص 108.

نقض تفصيلى

ناتمام دانستن مقدمه اى معين از مقدمات يك دليل

نقض تفصيلى، مقابل نقض اجمالى، و به معناى منع مقدمه اى معين از مقدمات دليل است، خواه براى اين منع سندى ارائه شود يا نشود.

چنين نقضى به شاهد و قرينه احتياج ندارد، چون كسى كه چنين منعى مى كند، در حقيقت، از خصم و طرف مقابل، براى ثبوت چنين مقدمه اى، دليل مى خواهد; از اين رو، نيازى نيست براى عدم ثبوت آن شاهدى اقامه نمايد.

نكته:

نقض تفصيلى نام هاى ديگرى نيز دارد كه عبارت است از: «منع تفصيلى» و «مناقضه».

تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ج 2، ص 1410.

جرجانى، محمد بن على، كتاب التعريفات، ص 108.

نقض حقيقى

رفع هيئت اتصالى، اصطلاح مورد بحث در باب استصحاب

نقض حقيقى، از اقسام نقض يقين در استصحاب است.

علماى اصولى معتقدند معناى حقيقى كلمه نقض، همان رفع هيئت اتصالى است; يعنى ايجاد انفصال و جدايى ميان اجزاى يك مركب حقيقى، مانند باز كردن رشته هاى نخ بافته شده يا پاره نمودن طناب، و چون اين گونه نقض مربوط به محسوسات و اجسام حقيقى است، از اين رو در «نقض يقين» اين معنا اراده نشده است.

نكته:

نقض حقيقى به معناى نقض واقعى و تكوينى نيز هست و در استصحاب، به مجرد وجود شك لاحق، يقين حقيقتاً نقض شده و از بين مى رود، ولى شارع با جمله «لا تنقض اليقين بالشك»، مكلف را از اين كه در عمل نيز يقين سابق را نقض كند برحذر داشته و دستور مى دهد آثار متيقن بر مشكوك بار شود.

نيز ر.ك: نقض يقين.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 574.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 6، ص 184.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 442.

نقض دليل

ناتمام دانستن مقدمه اى از مقدمات يك دليل

نقض دليل، به معناى منع مقدمه اى، معين يا نامعين، از مقدمات

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 850
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست