responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 841

نسخ واجب به ندب

نسخ وجوب با جاى گزينى استحباب

نسخ واجب به ندب، به اين معنا است كه حكم وجوب برداشته شود و ندب جاى گزين آن گردد، مانند جريان مصابره در قرآن كريم; به اين بيان كه در صدر اسلام بر هر انسان مجاهدى واجب بود كه با ده نفر از مشركين جنگ كند و صبر داشته باشد، سپس اين وجوب نسخ گرديد و اين امر، استحباب پيدا كرد و آن چه واجب گشت مقابله هر شخص مسلمان با دو مشرك بود.

ابن عقيل، على بن عقيل، الواضح فى اصول الفقه، ص 140.

نسخ واجب به واجب

نسخ حكم واجب، با جاى گزينى واجب ديگر

نسخ واجب به واجب، به اين معنا است كه حكم واجبى نسخ شود و حكم واجب ديگرى جاى گزين آن گردد، مانند نسخ حكم وجوب نماز رو به بيت المقدس، با حكم وجوب نماز رو به كعبه.

ابن عقيل، على بن عقيل، الواضح فى اصول الفقه، ص 139.

نسخ واجب معين به واجب معين

نسخ يك واجب تعيينى و جاى گزينى واجب تعيينى ديگر

نسخ واجب معين به واجب معين، از اقسام نسخ واجب به واجب، و به معناى نسخ حكم واجب شرعى معين، مثل وجوب نماز رو به بيت المقدس، با واجب معين ديگرى، مانند وجوب نماز رو به كعبه مى باشد.

در مثال بالا، وجوب تعيينى نماز رو به بيت المقدس، به وسيله وجوب تعيينى نماز رو به كعبه نسخ شده است.

ابن عقيل، على بن عقيل، الواضح فى اصول الفقه، ص 139.

نسخ واجب موسّع به واجب مضيّق

نسخ يك واجب موسّع و جاى گزينى يك واجب مضيّق

نسخ واجب موسع به واجب مضيق، از اقسام نسخ واجب به واجب، و به معناى نسخ حكم واجب شرعى موسع، با واجب شرعى مضيق است.

در اين نسخ، منسوخ همان حكم واجب شرعى است كه براى انجام آن، زمانى بيش از زمان خود واجب لازم مى باشد، و ناسخ همان حكم واجب شرعى است كه زمان انجام آن با زمان واجب يكى است و براى انجام آن، زمان بيشترى معين نشده است.

ابن عقيل، على بن عقيل، الواضح فى اصول الفقه، ص 139.

نسخ وجوب

برداشتن حكم شرعى وجوب

نسخ وجوب، به معناى نسخ حكم شرعى الزامى وجوب است. در اين كه آيا اگر وجوب نسخ شد، جواز باقى مى ماند يا به حرمت و منع تبديل مى شود، ميان اصوليون اختلاف است; عده اى معتقدند هرگاه وجوب نسخ شد، جواز به حال خود باقى است، زيرا وجوب، ماهيتى مركب از اذن در فعل و منع از ترك مى باشد، و هرگاه منع از ترك برداشته شد اذن در فعل از بين نمى رود، چون رفع مركب، مستلزم رفع هر دو جزء آن نيست.

گروهى ديگر معتقدند وجوب، امرى بسيط است و به دو جزء منحل نمى گردد، بنابراين، رفع «منع از ترك» به تنهايى به وسيله نسخ تصور نمى شود.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 86.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 2، ص 487.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 6، ص 293.

علامه حلى، حسن بن يوسف، مبادى الوصول الى علم الاصول، ص 108.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 385.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 4، ص 24.

نشانه هاى حقيقت

ر.ك: علايم حقيقت

نشانه هاى حقيقت و مجاز

ر.ك: علايم حقيقت و مجاز

نشانه هاى مجاز

ر.ك: علايم مجاز

نص

ر.ك: لفظ نص

نص اهل لغت

تصريح اهل لغت به معناى حقيقى يك لفظ

يكى از راه هاى شناخت حقيقت از مجاز، نص اهل لغت مى باشد و آن عبارت است از تصريح و تنصيص اهل لغت به اين كه فلان لفظ براى فلان معنا وضع شده است، مانند اين كه شخصى به زبان عربى آشنا نيست و نمى داند آيا كلمه «اسد» در معناى حيوان درنده به طور حقيقى استعمال مى شود و يا مجازى، اما پس از مراجعه به اهل لغت و تصريح آنها به اين كه حيوان درنده معناى حقيقى براى لفظ اسد است، به معناى حقيقى پى مى برد.

در كتاب «قوانين الاصول» آمده است:

«قانون: اعلم ان الجاهل بكل اصطلاح و لغة اذا اراد معرفة حقائق الفاظه و مجازاته فله طرق:

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 841
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست