صدر، محمد
باقر، بحوث فى
علم الاصول، ج
1، ص (282-281).
نسبت
تلبّسى
ر.ك: نسبت
تحققى
نسبت
تنزيلى
ر.ك: نسبت
تحليلى
نسبت
ثانوى
نسبت ذهنى
فاقد مصداق
خارجى بى
واسطه
نسبت
ثانوى، مقابل
نسبت اولى
بوده و به
نسبتى گفته مى
شود كه جايگاه
اصلى آن ذهن
است و وقوع آن
در خارج معنا
ندارد.
اين گونه
نسبت ها در
طول معقول
ذهنى سابق
قرار مى گيرد;
يعنى ذهن از
ملاحظه معقول
سابق و دقت نظر
در آن، اين
نسبت ها را به
دست مى آورد،
مانند: نسبت
اضرابى، نسبت
استثنايى،
نسبت تأكيدى و
نسبت عاطفى.
براى مثال،
نسبت اضرابى
در جمله «جاء
زيد بل عمرو»
مصحح انتزاع
عنوان «معدول
عنه» از زيد، و
عنوان «معدول
اليه» از عمرو
بوده و جايگاه
اصلى آن در
ذهن است و
فراتر از ذهن،
معنايى ديگر
براى اضراب
نيست.
نكته:
نسبت ثانوى
همانند
معقولات ثانى
در منطق مى باشد
كه جايگاه
آنها فقط در
ذهن است و ذهن
آنها را از
دقت و امعان
نظر در
معقولات
اولى، به دست
مى آورد، مانند:
مفهوم نوع و
جنس.
نيز ر.ك:
نسبت اوّلى.
صدر، محمد
باقر، بحوث فى
علم الاصول، ج
1، ص 256.
نائينى،
محمد حسين،
اجود
التقريرات، ج
1، ص 17.
نسبت حقيقى
ر.ك: نسبت
واقعى
نسبت
خارجى
ارتباط
ميان دو چيز
در خارج
نسبت
خارجى، مقابل
نسبت ذهنى
بوده و به
معناى علاقه و
ارتباط ميان
دو چيز در
عالم خارج
است، مانند:
رابطه و علاقه
ميان آتش و
آتش افروز در
خارج، و نسبت
ميان ضرب و
زيد در جمله
«زيد ضرب» كه
نسبت صدورى
خارجى است.
به بيان
ديگر، حالت
ميان دو چيز و
رابطه آنها،
صرف نظر از
تعقل و وجود
ذهنى شان،
نسبت خارجى
ناميده مى شود.
نكته:
نسبت خارجى
از امور
اعتبارى است
كه در خارج منشأ
انتزاع دارد.
تهانوى،
محمد اعلى بن
على، كشاف
اصطلاحات الفنون
و العلوم، ج 2،
ص 1365.
سجادى،
جعفر، فرهنگ
معارف
اسلامى، ج 4، ص 452.
خمينى، روح
الله، تهذيب
الاصول، ج 1، ص 54.
صدر، محمد
باقر، بحوث فى
علم الاصول، ج
1، ص 239 و 269.
نسبت دفعى
ر.ك: نسبت
إرسالى
نسبت
ذهنى
ارتباط
ميان دو چيز
در ذهن
نسبت ذهنى،
مقابل نسبت
خارجى بوده و
به معناى علاقه
و ارتباط ميان
دو چيز در افق
ذهن است; به عبارت
ديگر، ارتباط
ميان وجود
ذهنى يك چيز
همانند موضوع
و وجود ذهنى
چيز ديگر
همانند محمول
نسبت ذهنى
ناميده مى
شود، مثل:
رابطه وجود
ذهنى آتش
افروز با وجود
ذهنى آتش.
نكته:
نسبت خارجى
به اعتبار
تعلق و وجودش
در ذهن، نسبت
ذهنى ناميده
مى شود; براى
مثال، در جمله
«زيد القائم»،
ميان زيد و
قائم در خارج
اتحاد وجودى
است، اما در
تحليل ذهن بين
مفاهيم زيد و
قائم نسبت
برقرار است.
صدر، محمد
باقر، بحوث فى
علم الاصول، ج
1، ص 239.
تهانوى،
محمد اعلى بن
على، كشاف
اصطلاحات الفنون
و العلوم، ج 2،
ص 1365.
نسبت
زجرى
نسبت حاكى
از منع ايجاد
فعل در خارج
نسبت زجرى
يا امساكى،
نوعى نسبت
انشايى است كه
در نواهى وجود
دارد و «موضوع
له» صيغه نهى
بوده و بر منع
ايجاد نسبت
بين فاعل و
حدث در خارج
دلالت مى
نمايد; براى
مثال، در جمله
«لا تذهب»،
متكلم از
مخاطب مى
خواهد ذهاب از
او سر نزند و
او را از رفتن
منع مى نمايد; يعنى
مى تواند
نسبتى بين ذهاب
(حدث) و مخاطب
(فاعل) باشد كه
متكلم از آن
نهى مى كند و
با نهى، مانع
از ايجاد اين
نسبت در خارج مى
گردد.
صدر، محمد
باقر، دروس فى
علم الاصول، ج
1، ص 95 و 229.
صدر، محمد
باقر،
المعالم
الجديدة
للاصول، ص 134.
نسبت طلبى
ر.ك: نسبت
إرسالى
نسبت
غير اندماجى
نسبت ميان
دو مفهوم
مغاير در ذهن
نسبت
غيراندماجى،
مقابل نسبت
اندماجى بوده و
عبارت است