responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 826

كه همگى داراى نسبت تقييدى است.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص (282-281).

نسبت تلبّسى

ر.ك: نسبت تحققى

نسبت تنزيلى

ر.ك: نسبت تحليلى

نسبت ثانوى

نسبت ذهنى فاقد مصداق خارجى بى واسطه

نسبت ثانوى، مقابل نسبت اولى بوده و به نسبتى گفته مى شود كه جايگاه اصلى آن ذهن است و وقوع آن در خارج معنا ندارد.

اين گونه نسبت ها در طول معقول ذهنى سابق قرار مى گيرد; يعنى ذهن از ملاحظه معقول سابق و دقت نظر در آن، اين نسبت ها را به دست مى آورد، مانند: نسبت اضرابى، نسبت استثنايى، نسبت تأكيدى و نسبت عاطفى.

براى مثال، نسبت اضرابى در جمله «جاء زيد بل عمرو» مصحح انتزاع عنوان «معدول عنه» از زيد، و عنوان «معدول اليه» از عمرو بوده و جايگاه اصلى آن در ذهن است و فراتر از ذهن، معنايى ديگر براى اضراب نيست.

نكته:

نسبت ثانوى همانند معقولات ثانى در منطق مى باشد كه جايگاه آنها فقط در ذهن است و ذهن آنها را از دقت و امعان نظر در معقولات اولى، به دست مى آورد، مانند: مفهوم نوع و جنس.

نيز ر.ك: نسبت اوّلى.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص 256.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 17.

نسبت حقيقى

ر.ك: نسبت واقعى

نسبت خارجى

ارتباط ميان دو چيز در خارج

نسبت خارجى، مقابل نسبت ذهنى بوده و به معناى علاقه و ارتباط ميان دو چيز در عالم خارج است، مانند: رابطه و علاقه ميان آتش و آتش افروز در خارج، و نسبت ميان ضرب و زيد در جمله «زيد ضرب» كه نسبت صدورى خارجى است.

به بيان ديگر، حالت ميان دو چيز و رابطه آنها، صرف نظر از تعقل و وجود ذهنى شان، نسبت خارجى ناميده مى شود.

نكته:

نسبت خارجى از امور اعتبارى است كه در خارج منشأ انتزاع دارد.

تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 2، ص 1365.

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 4، ص 452.

خمينى، روح الله، تهذيب الاصول، ج 1، ص 54.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص 239 و 269.

نسبت دفعى

ر.ك: نسبت إرسالى

نسبت ذهنى

ارتباط ميان دو چيز در ذهن

نسبت ذهنى، مقابل نسبت خارجى بوده و به معناى علاقه و ارتباط ميان دو چيز در افق ذهن است; به عبارت ديگر، ارتباط ميان وجود ذهنى يك چيز همانند موضوع و وجود ذهنى چيز ديگر همانند محمول نسبت ذهنى ناميده مى شود، مثل: رابطه وجود ذهنى آتش افروز با وجود ذهنى آتش.

نكته:

نسبت خارجى به اعتبار تعلق و وجودش در ذهن، نسبت ذهنى ناميده مى شود; براى مثال، در جمله «زيد القائم»، ميان زيد و قائم در خارج اتحاد وجودى است، اما در تحليل ذهن بين مفاهيم زيد و قائم نسبت برقرار است.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص 239.

تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 2، ص 1365.

نسبت زجرى

نسبت حاكى از منع ايجاد فعل در خارج

نسبت زجرى يا امساكى، نوعى نسبت انشايى است كه در نواهى وجود دارد و «موضوع له» صيغه نهى بوده و بر منع ايجاد نسبت بين فاعل و حدث در خارج دلالت مى نمايد; براى مثال، در جمله «لا تذهب»، متكلم از مخاطب مى خواهد ذهاب از او سر نزند و او را از رفتن منع مى نمايد; يعنى مى تواند نسبتى بين ذهاب (حدث) و مخاطب (فاعل) باشد كه متكلم از آن نهى مى كند و با نهى، مانع از ايجاد اين نسبت در خارج مى گردد.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 95 و 229.

صدر، محمد باقر، المعالم الجديدة للاصول، ص 134.

نسبت طلبى

ر.ك: نسبت إرسالى

نسبت غير اندماجى

نسبت ميان دو مفهوم مغاير در ذهن

نسبت غيراندماجى، مقابل نسبت اندماجى بوده و عبارت است

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 826
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست