responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 758

نيست، خواه لفظ را متكلم غير ملتفت به كار گيرد، كه به آن «اطلاق» گفته مى شود، نه استعمال، و يا اين كه لفظ را متكلم ملتفت هازل (شوخى كننده) به كار گيرد، كه در اين استعمال، متكلم فقط معناى استعمالى را اراده كرده و جدى نيست; به عبارت ديگر، دلالت تصورى و دلالت تصديقى اولى وجود دارد، اما دلالت تصديقى ثانوى و مراد جدى وجود ندارد.

نكته:

تفاوت استعمال و اطلاق در اين است كه استعمال به كار گيرى لفظ به قصد خطور دادن معنا به ذهن مخاطب است و شخص غير ملتفت چنين قصدى ندارد، و در اطلاق لفظ، دلالت تصورى وجود دارد، ولى دلالت تصديقى وجود ندارد.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص (208-207).

معناى غير مقصود بالذات

ر.ك: معناى غير مقصود

معناى غيرى

ر.ك: معناى غير استقلالى

معناى كلمه امر

ر.ك: معانى ماده امر

معناى كلمه نهى

ر.ك: معانى ماده نهى

معناى كلى

ر.ك: معناى عام

معناى لغوى

معناى رايج نزد اهل لغت و داراى لفظ وضع شده

معانى لغوى، به معناهايى گفته مى شود كه ميان اهل لغت رواج دارد و الفاظى در مقابل آنها و براى دلالت بر آنها وضع گرديده است. اين معانى معمولا در كتاب هاى لغت جمع آورى گرديده است.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 33.

فاضل لنكرانى، محمد، مباحث اصولى، ص 175.

معناى ماده امر

ر.ك: معانى ماده امر

معناى متخيل

صورت هاى جزئى بايگانى شده در قوّه خيال

معناى متخيل، آن صورت جزئى است كه به كمك حس ظاهر و حس باطن دريافت مى شود و در بايگانى نيروى خيال ذخيره مى گردد، چه قوه خيال در آن تصرف كند و چه تصرف نكند; براى مثال، وقتى شخص منظره زيبايى را مى بيند و صورت آن از راه حس ظاهر به ذهن مى آيد، به قوه خيال وارد و در آن بايگانى مى گردد، اين نيرو توانايى دارد در آن تصرف نمايد و صورت هاى جديدى بسازد كه مطابق واقع نباشد; مثلاً دو تصوير دريا و جيوه را در هم آميزد و درياى جيوه را در خيال خود بسازد كه در خارج موجود نيست.

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 3، ص 378.

صدرالدين شيرازى، محمد بن ابراهيم، الحكمة المتعاليه فى الاسفارالاربعه، ج4، ص 169.

معناى مجازى

معناى غير موضوع له

معناى مجازى، از اقسام معانى الفاظ و مقابل معناى حقيقى بوده و عبارت است از معناى «غير موضوع له» لفظ; به بيان ديگر، معنايى است كه لفظ براى آن وضع نشده و به مناسبت و به كمك قرينه در آن به كار مى رود، مثل: «رأيت اسدا فى الحمام» كه از اسد، معناى مجازى آن (رجل شجاع)، اراده شده است.

نكته:

بنا بر نظريه مجاز عقلى كه «سكاكى» آن را ارائه داده، معناى مجازى از نوع موضوع له ادعايى است; يعنى براى مثال، در جمله «زيد اسد» ادعا مى شود كه زيد شير است; بنابراين، مجاز در نظر «سكاكى» استعمال لفظ در موضوع له، همراه با يك ادعا است.

نيز ر.ك: مجاز.

تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 1، ص 208.

معناى محسوس

مفهوم جزئىِ دريافت شده از طريق حواس ظاهرى

معناى محسوس، معنايى است كه به كمك يكى از حواس ظاهرى دريافت شده و به طور مستقيم از خارج به ذهن راه مى يابد; به بيان ديگر، به مفاهيم جزئى كه با حواس ظاهرى به ذهن وارد شده و از وجود يك نمونه خارجى از آن حكايت مى كند معناى محسوس مى گويند، مانند صورتى كه از ديدن يك منظره زيبا به ذهن وارد مى شود، يا مفهومى كه از شنيدن لفظى در ذهن ايجاد مى گردد.

خوانسارى، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقى، ص 236.

معناى مرّه و تكرار

بحث از معانى مرّه و تكرار، و تعيين محلّ نزاع در اصول فقه

معناى مرّه و تكرار، از موضوعات بحث دلالت صيغه امر بر مره و تكرار است. در معناى مرّه و تكرار دو احتمال وجود دارد:

1. مره و تكرار به معناى «فرد و افراد» است. «مره» يعنى

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 758
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست