responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 714

سبحانى تبريزى، جعفر، الموجز فى اصول الفقه، ج 1، 2، ص 194.

مخصص مردد بين اقل و اكثر

ر.ك: مخصص مجمل بين اقل و اكثر

مخصص مردد بين متباينين

ر.ك: مخصص مجمل بين متباينين

مخصص مستقل

ر.ك: مخصص منفصل

مخصص منفصل

مخصِّص غير متّصل به دليل عام

مخصص منفصل، مخصصى است كه به عام متصل نيست، بلكه در كلامى ديگر به صورت مستقل آمده است، به گونه اى كه عرف آن را جزء جمله عام يا از ملحقات آن به شمار نمى آورد، مانند اين كه عامى مانند: «اكرم العلماء» آمده، بعد خاصى مانند: «لاتكرم الفساق من العلماء» به طور منفصل وارد شده است.

در كتاب «منتهى الدراية فى توضيح الكفاية» آمده است:

«ضابط الاتصال والانفصال استقلال الجزء و عدم استقلاله فان لم يستقل بان كان الكلام جملة واحدة و كان احد اجزائها قيدا او شرطا لها فهو متصل و ان كان منفصلا حسّاً و ان استقل بان كان بنفسه جملة على حدة فهو متصل و ان كان متصلا حسّاً»[1]

نكته:

ملاك اتصال و انفصال در مخصص، استقلال و عدم استقلال آن از جمله عام است، نه اتصال يا عدم اتصال حسى به آن.


[1]جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 3، ص 478

همان، ج 8، ص 275.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 5، ص (198-197).

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 142.

فيض، عليرضا، مبادى فقه و اصول، ص 234.

محمدى، ابوالحسن، مبانى استنباط حقوق اسلامى يا اصول فقه، ص (93-87).

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 262.

زحيلى، وهبه، الوجيز فى اصول الفقه، ص 200.

مدركات عقلى غير مستقل

ر.ك: غير مستقلات عقلى

مدركات عقلى مستقل

ر.ك: مستقلات عقلى

مدرك استصحاب

ر.ك: ادله استصحاب

مدرك اصول لفظى

دليل حجّيت اصول لفظى

تنها دليل و مدرك حجيت اصول لفظى، بناى عقلا است، زيرا عقلاى عالم خطاب هايى را كه بين آنها رواج دارد، به مثابه كلام ظاهر مى گيرند و به احتمال اراده خلاف آن اعتنا نمى كنند، هم چنان كه به احتمال غفلت، خطا و هزل اعتنا نمى كنند، و در مواردى كه احتمال مجاز بودن يا تخصيص يا تقييد و يا تقدير داشتن چيزى وجود دارد، به ظاهر كلام عمل مى كنند و اين احتمال، آنان را از عمل به ظاهر باز نمى دارد. شارع نيز اين شيوه را پذيرفته و در خطاب هاى خود بدان روش رفتار كرده است، وگرنه ما را از عمل به آن باز مى داشت و راه ديگرى بيان مى كرد; پس، از عدم بيان شارع به طور قطع به دست مى آيد كه ظاهر كلام در نزد وى حجت است.

نكته:

در بعضى از كتاب هاى اصولى از عرف به عنوان مدرك حجيت نام برده شده كه همان بناى عُقَلا منظور است.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 57.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 37.

طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص 232.

محقق داماد، مصطفى، مباحثى از اصول فقه، ص 47.

مدلول

شىء فهميده شده به كمك شىء ديگر

مدلول، اسم مفعول از ريشه «دلل» و به معناى راهنمايى شده، به كار مى رود و در اصطلاح، هر آن چيزى است كه ذهن انسان به سبب چيز ديگر، بدان پى مى برد; يعنى از علم به چيز ديگر، علم به آن لازم مى آيد، مانند: طلب، كه مدلول صيغه امر است، و هنگامى كه امرى در كلام شارع استعمال شود، بر آن دلالت مى كند.

قطب الدين رازى، محمد بن محمد، تحرير القواعد المنطقيه فى شرح رسالة الشمسيه، ص 28.

نصيرالدين طوسى، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص 62.

شهابى، محمود، رهبر خرد، ص 17.

خوانسارى، محمد، منطق صورى، جزء 1، ص 57.

مظفر، محمد رضا، المنطق، ص 36.

ملا عبد الله بن حسين يزدى، الحاشية، ص 30.

مدلولات التزامى اصول

ر.ك: مثبتات اصول

مدلول صيغه امر

ر.ك: معانى صيغه امر

مدلول لفظ امر

ر.ك: معانى ماده امر

مدلول ماده امر

ر.ك: معانى ماده امر

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 714
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست