responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 704

روشن نيست، اجمال مخصص به عام سرايت مى كند و آن را نيز مجمل مى نمايد.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 3، ص 444.

حيدر، محمد صنقور على، المعجم الاصولى، ص 48.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص 219.

مجمل فعلى

عمل داراى ابهام از نظر جهت صدور

مجمل فعلى، به عملى گفته مى شود كه در خارج از كسى سر مى زند ولى علت وقوع آن روشن نيست; يعنى معلوم نيست شخص، آن را به چه قصدى وجوب، استحباب يا اباحه انجام داده است; بنابراين، اگر معصوم(عليه السلام) در موردى، عملى عبادت يا معامله را به جا آورد و معلوم نباشد آن را به قصد وجوب انجام داده است يا به قصد استحباب، گفته مى شود فعل او مجمل است، مانند اين كه معصوم(عليه السلام) در جلسه اى كه مخالفان شيعه يا افراد مشكوك به مخالفت، در آن حضور دارند، به روش خاصى وضو بگيرد و نتوان دريافت آيا وضوى شرعى واقعى همين است يا اين كه آن حضرت از باب تقيه چنين وضويى گرفته است.

و يا براى مثال، مى دانيم امام(عليه السلام) در نماز هميشه جلسه استراحت را به جا مى آورد، ولى معلوم نيست اين عمل را به قصد وجوب انجام مى دهد يا به قصد استحباب; از اين رو، فعل ايشان مجمل مى شود.

نكته:

در اين كه مجمل فقط شامل اجمال در لفظ مى شود يا اجمال در عمل را نيز در بر مى گيرد، اختلاف است; برخى معتقدند مجمل در اصطلاح علم اصول به اجمال در لفظ اختصاص دارد و از باب تسامح، بر فعل و كار، مجمل اطلاق شده است، و عده اى ديگر بر اين باورند كه مجمل هم لفظ و هم كار مجمل را در بر مى گيرد[1]


[1]مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 189

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 332.

مشكينى، على، تحرير المعالم، ص 137.

صاحب معالم، حسن بن زين الدين، معالم الدين و ملاذ المجتهدين، ص 152.

فيض، عليرضا، مبادى فقه و اصول، ص 231.

مجمل قولى

ر.ك: مجمل

مجمل لفظى

ر.ك: مجمل

مجمل مركب

جمله داراى معناى غير روشن

مجمل مركب، مقابل مجمل مفرد بوده و به جمله اى لفظ مركب گفته مى شود كه معناى آن روشن نيست، مانند: جمله «ضرب زيد عمرا فضربته» كه معلوم نيست ضمير مفعولى در «ضربته» به زيد برمى گردد يا عمرو، يا مثل جمله «من بنته فى بيته»، كه ضمير در «بنته» و «بيته» و هم چنين كلمه «من» مردد است و احتمالاتى در آنها وجود دارد.

عوامل اجمال در لفظ مركب عبارت است از:

1. مردد بودن مرجع ضمير; براى مثال; لفظ «من» در جمله «من بنته فى بيته»، به دليل اجمال در مرجع ضمير «بنته» و «بيته»، هم مى تواند بر امام على(عليه السلام) صادق باشد كه دختر پيامبر(صلى الله عليه وآله) در خانه او بود و هم بر ابوبكر كه دختر او در خانه پيامبر(صلى الله عليه وآله) بود (اين جمله در پاسخِ به پرسشى از برخى علما درباره اين كه كدام يك از اصحاب رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از همه افضل بود، بيان شده است).

2. اختلال در نظام جمله پيشين، مانند اين شعر فرزدق: «و ما مثله فى الناس الّا مملّكا ابو أمّه حىٌّ ابوه يقاربه»; اين شعر را «فرزدق» درباره «ابراهيم بن هشام «دايى» هشام بن عبدالملك» سروده و مضمون آن اين است: مانند «ابراهيم» در ميان مردم كسى نيست مگر «هشام» كه به او سلطنت داده شده است و خواهر «ابراهيم»، يعنى پدر و مادر «هشام» همان پدر «ابراهيم». در اين جمله چند اختلال وجود دارد كه موجب ابهام كلام شده است:

فاصله ميان مبتدا (ابراهيم) و خبر (ابوه يقاربه) با كلمه «حى»;

فاصله ميان صفت (يقاربه) و موصوف (حيّ) با كلمه «ابوه»;

فاصله زياد ميان مبدل منه (مثله) و بدل (حيّ).

تقديم مستثنا (مملّكا) بر مستثنا منه (حيّ).

3. مردد بودن مراد متكلم از جمله موصول، مانند آيه شريفه: (أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ)،1 كه روشن نيست مراد از «الذى» وليّ صغير و سفيه است يا شوهر زن.

4. وجود چيزى كه صلاحيت قرينه بودن دارد، مانند آيه: (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الْكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ،2 كه معناى اين بخش از آيه روشن است و خداوند در آن همه صحابه را تأييد مى كند، اما بعد از جملاتى، چنين آمده است: (وَعَدَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ); به اين مضمون كه خداوند به گروهى از اصحاب وعده مغفرت و اجر عظيم داده است، كه اين جمله صلاحيت دارد قرينه شود و سخن قبل را قيد بزند.

5. مجهول بودن مخصص، مانند آيه: ((أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ)

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 704
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست