responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 695

مجاز لغوى

استعمال لفظ در معناى غير حقيقى، به قرينه لغوى

مجاز لغوى، عبارت است از استعمال لفظ در غير معناى موضوع له، به جهت قرينه لغوى; به بيان ديگر، هر گاه لفظى در معنايى به كار رود كه در عرف اهل لغت، به عنوان معناى مجازى شناخته مى شود، به آن مجاز لغوى مى گويند، مانند: استعمال لفظ «اسد» در رجل شجاع.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 1، ص 293.

محمدى، ابوالحسن، مبانى استنباط حقوق اسلامى يا اصول فقه، ص 34.

محقق حلى، جعفر بن حسن، معارج الاصول، ص 50.

مجاز لفظى

ر.ك: مجاز مفرد

مجاز متعارف

مجاز با مرتبه اى پايين تر از مرتبه مجاز راجح و مشهور

مجاز متعارف، به مجازى اطلاق مى شود كه به حد مجازِ راجح و مشهور نمى رسد، مانند بيشتر مجازهايى كه در ميان مردم رايج و متداول است.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 119.

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 191.

مجاز مرسل

استعمال لفظ در معناى غير حقيقى، به علاقه اى غير از مشابهت

مجاز مرسل، مقابل استعاره بوده و عبارت است از استعمال لفظ در غير معناى حقيقى، به سبب علاقه اى غير از مشابهت، و به كمك قرينه.

توضيح:

استعمال لفظ در معناى غير حقيقى، به كمك قرينه صورت مى گيرد و به مناسبت و علاقه نياز دارد. اين علاقه گاهى مشابهت است، و گاهى علايق و مناسبت هاى ديگر. در صورتى كه علاقه، غير مشابهت باشد، به آن مجاز مرسل مى گويند، مانند: استعمال لفظ «يد» در مفهوم نعمت، به دليل اين كه «يد» علت فاعلى براى نعمت است، و يا مانند استعمال كل در جزء، هم چون استعمال لفظ «رقبه» به معناى گردن، يا لفظ «عين» به معناى چشم، در انسان، زيرا «رقبة» به معناى انسان غير آزاد (عبد) و «عين» به معناى مأمور مخفى و جاسوس مى باشد.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 1، ص 296.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 118.

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 4، ص 138.

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 191.

مجاز مركب

مجاز در جمله از طريق اسناد فعل به غير مسندٌ اليه حقيقى

مجاز مركب، مقابل مجاز مفرد، مجازى است كه از راه اسناد دادن فعل به غير مسنداليه حقيقى، در جمله به كار گرفته مى شود (اسناد الشى الى غير ما هو له)، مانند جمله: «انبت الربيع البقل; بهار، سبزيجات را روياند»، كه در حقيقت رويش گياهان به خداوند اسناد دارد و اسناد آن به فصل بهار، «اسناد الى غير ما هو له» است كه به آن «اسناد عقلى» نيز مى گويند، و يا در جمله «جرى الميزاب; ناودان جارى شد»، در حقيقت، آب از ناودان جارى شده است و اسناد جريان به ناودان «اسناد الى غير ما هو له» و مجازى است.

اسنوى، عبد الرحيم بن حسن، التمهيد فى تخريج الفروع على الاصول، ص (198-99).

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 1، ص 321.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 2، ص (64-63).

مجاز مشهور

كثرت استعمال در معناى مجازى نسبت به معناى حقيقى

مجاز مشهور، به لفظى گفته مى شود كه داراى معناى حقيقى و مجازى است، اما استعمال اين لفظ در معناى مجازى، بيش از استعمال آن در معناى حقيقى است، مانند: استعمال صيغه امر در استحباب.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 119.

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 191.

مجاز مفرد

استعمال يك كلمه مفرد در معناى كلمه ديگر

مجاز مفرد، مقابل مجاز مركب بوده و عبارت است از كلمه اى كه به معناى كلمه اى ديگر استعمال مى شود; بنابراين، كلمه «مفرد» در مجاز مفرد، مقابل «جمله» است، مانند: اطلاق لفظ اسد بر شجاع، يا حمار بر كودن، و يا عبارت است از مصدرى كه به معناى اسم فاعل يا مفعول به كار مى رود، مانند كلمه «خلق» به معناى «مخلوق» يا «لفظ» به معناى «ملفوظ»، يا «عدل» به معناى «عادل».

نيز ر.ك: مجاز; مجاز مركب.

اسنوى، عبد الرحيم بن حسن، التمهيد فى تخريج الفروع على الاصول، ص 198.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 1، ص 321.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص 288.

مجاز نقصان

ر.ك: مجاز حذف

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 695
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست