responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 646

مختارصحيح بوده و اقرار به ايقاع طلاق از جانب او نيز صحيح است، اختلافى نيست، اما در مورد شخص مكره ديدگاه هاى متفاوتى وجود دارد; «حنفى» و «شافعى» هر دو اتفاق دارند كه اقرار مكره به ايقاع طلاق پذيرفته نيست، اما در مورد صحت طلاق او اختلاف دارند; «حنفى» اعتقاد دارد طلاق مكره صحيح است، ولى «شافعى» آن را صحيح نمى داند. «حنفى» براى صحت مدعاى خويش، مكره را با مختار قياس مى كند، به اين دليل كه هر دو مكلف بوده و مالك عصمت زن مى باشند.

ولى «شافعى» كه با حنفى مخالف است، مى گويد: بايد بين ايقاع طلاق از جانب مكره و اقرار به آن در مكره، تساوى برقرار نموده و حكم هر دو را يكسان بار كنيد يا هر دو انكار، يا هر دو اثبات شود هم چنان كه نسبت به مختار نيز اين دو حكم به تساوى بار مى شود و از آن جا كه شما نيز قبول داريد اقرار مكره به طلاق صحيح نيست، پس بايد بپذيريد طلاق مكره نيز صحيح نيست; زيرا اين دو حكم يا هر دو بر مكره اثبات مى شود يا هيچ يك اثبات نمى شود.

نكته:

قلب دو قسم است:

1. قلبى كه غرض از آن اثبات مذهب معترض به طور صريح است;

[2]قلبى كه غرض از آن ابطال مذهب مستدل است، كه اين ابطال گاهى به صراحت و گاهى به طور ضمنى صورت مى گيرد

قلب تسويه از مصاديق ابطال مذهب مستدل به طور ضمنى است.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 4، ص 139.

باجى، سليمان بن خلف، احكام الفصول فى احكام الاصول، ص 596.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 5، ص 267.

قلب دعو

ابطال مدّعاى مستدلّ از طريق «قلب»

قلب دعوا، مقابل قلب دليل، و به معناى ابطال مدعاى مستدل از طريق قلب مى باشد. قلب دعوا به دو صورت انجام مى گيرد:

أ) يا دليل در دعوا به طور اضمار وجود دارد، مثل اين كه «اشعرى» ادعا مى كند:

«أعلَمُ بالضروره ان كل موجود مرئى; هر موجودى، مرئى (قابل رؤيت) است» و در ضمن اين ادعا، دليل آن را نيز گنجانده است و آن «لانّه موجود» است، زيرا به اعتقاد او هر چيزى كه موجود است، قابل مشاهده نيز مى باشد.

در مقابل، «معتزلى» اين ادعا را از طريق قلب ردّ نموده و مى گويد: «اَعلَمُ بالضرورة ان كل ما ليس فى جهة لا يكون مرئيا; هر موجودى كه جهت ندارد، مرئى نيست». اين ادعاى «معتزلى» مقابل ادعاى «اشعرى» است و دليل آن نيز مضمر است و آن اين است كه: «انتفاء جهت، مانع از رؤيت است».

ب) يا دليل در دعوا حتّى به طور اضمار وجود ندارد، مثل اين كه كسى ادعا كند كفر بعينه قبيح است و شكر بعينه حسن است، و شخص ديگر در مقابل ادعاى او بگويد كفر بعينه قبيح نيست و شكر بعينه حسن نيست; يعنى از طريق ادعاى مخالف، ضرورى بودن مدعاى او را نفى كند. در اين جا، بر خلاف صورت قبلى، هيچ يك در ضمن دعواى خود، دليل خود را ارائه نداده است.

آمدى، على بن محمد، الإحكام فى اصول الأحكام، ج 2، ص 351.

قلب دليل

بيان دليل مستدلّ و ابطال آن از طريق «قلب»

قلب دليل، مقابل قلب دعوا بوده و عبارت است از بيان دليل مستدل و سپس اعتراض به آن از طريق قلب اثبات حكم مخالف به وسيله آن كه به دو صورت انجام مى گيرد:

أ) گاهى معترض بعد از بيان دليل مستدل، از راه قلب دليل به آن اعتراض نموده و به كلى استدلال وى را باطل مى نمايد; براى مثال، شخصى معتقد است دايى نيز ارث مى برد، و در مقام استدلال، به اين كلام «عمر» استناد مى كند كه: «الخال وارث من لا وارث له»، آن گاه معترض در مقام قلب دليل او مى گويد: اين دليل، بر عدم توريث دايى به طريق مبالغه دلالت مى نمايد، مثل اين كه گفته شود: «الجوع زاد من لا زاد له» كه از راه مبالغه دلالت مى كند بر اين كه گرسنگى زاد و توشه اى براى فقير نيست.

ب) گاهى معترض بعد از بيان دليل مستدل، آن را فى الجمله مى پذيرد نه در همه موارد تا مدعاى مستدل ثابت شود كه به سه صورت است، زيرا غرض از قلب معترض، يا اثبات مذهب (نظريه) معترض است، يا ابطال مذهب مستدل و در صورت دوم، يا اين ابطال به طور صريح صورت مى گيرد، يا به طور ضمنى و التزامى.

آمدى، على بن محمد، الإحكام فى اصول الأحكام، ج 4،3، ص 352.

قلب مساوات

ر.ك: قلب تسويه

قلت وسايط

كمى تعداد راويان در سلسله سند يك حديث; از مرجّحات سندى

قلت وسايط، از مرجحات سندى محسوب مى گردد و به معناى كمى تعداد راويانى است كه در نقل حديث از معصوم(عليه السلام) واسطه هستند.

بنابراين، هر چه واسطه بين راوى و معصوم(عليه السلام) كمتر باشد، آن خبر از نظر سند عالى تر است، زيرا احتمال كم و زياد شدن و كذب در آن كمتر است.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 802.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 646
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست