responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 600

فايده وضع

فوايد وضع الفاظ براى معانى

فايده اصلى وضع، سهولت در تفهيم و تفهم است، و از آن جا كه تمامى پيشرفت هاى بشر در عرصه علم، تمدن و فرهنگ در سايه ارتباط با يك ديگر و انتقال دانسته ها و اندوخته ها رخ مى دهد، و وضع الفاظ، اثر بسيار زيادى در آسانى اين امر دارد، اهميت وضع روشن مى گردد.

بنابراين، مى توان گفت وضع در حفظ نظام زندگى بشر و گسترش و پيشرفت علم و تمدن نقش حياتى دارد.

اگر الفاظ براى معانى وضع نمى شد، اشخاص براى انتقال مقاصد خود مى بايست از ايما و اشاره و مانند آن استفاده مى كردند و اين امر باعث كندى مفاهمه و ركود علم و دانش مى گرديد; در حالى كه به كمك وضع مى توان با به كارگيرى لفظ و يا جمله اى كوتاه، مفاهيم زيادى را به ديگران انتقال داد، زيرا الفاظى كه براى معانى خاص وضع شده است، از آنها حكايت نموده و به سرعت مقاصد را منتقل مى كند. پس غرض و فايده اصلى وضع، سهولت تفهيم و تفهم است; يعنى اگر انسان بخواهد مقاصد و اغراض خود را به ديگران منتقل كند و با آنها رابطه بر قرار نمايد، تا كمك بگيرد يا كمك برساند، آسان ترين راه، راه وضع است.

خمينى، روح الله، تهذيب الاصول، ج 1، ص 13.

شهابى، محمود، تقريرات اصول، جزء 2، ص 28.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 1، ص 214.

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 1، 2، ص 30.

فتح ذرايع

تمسك به ابزار دست يابى به امور واجب

واژه «فتح» در لغت، به معناى گشودن و باز كردن، و «ذرايع» جمع ذريعه و به معناى «وسيله» است، و در اصطلاح، عبارت است از تمسك به وسيله اى كه به امر داراى مصلحت و مطلوب شارع منجر شود.

به بيان ديگر، فتح ذرايع، به معناى دست يافتن و در اختيار داشتن هر وسيله اى است كه مقدمه رسيدن به واجب است، تا به اين وسيله، زمينه تحقق واجب فراهم گردد، مثل آن كه از طريق فتح ذرايع حكم به وجوب وضو مى گردد، زيرا وضو از مقدمات پيدايش نماز است. فتح ذرايع سبب وجوب مقدمات حج نيز مى گردد. فتح ذرايع در اصطلاح اصوليون امامى با اندكى تسامح «مقدمه واجب» ناميده مى شود.

در كتاب «اصول الفقه الاسلامى» آمده است:

«فتح الذرايع: معناه الاخذ بالذرايع اذا كانت النتيجة مصلحة، لان المصلحة مطلوبة. قال القرافى: اعلم ان الذريعة كما يجب سدها، يجب فتحها و تكره و تندب و تباح فان الذريعة هى الوسيلة، فكما ان وسيلة المحرم محرمة فوسيلة الواجب واجبة كالسعى للجمعة و الحج»[1]


[1]زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص 873

جناتى، محمد ابراهيم، منابع اجتهاد (از ديدگاه مذاهب اسلامى)، ص (370-369).

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 213.

فتو

ابراز رأى مجتهد نسبت به حكم شرعى براى مقلّدان

فتوا، به معناى ابراز رأى و نظر مجتهد درباره حكمى شرعى و اعلان آن براى آگاهى مقلدانش است.

به عبارت ديگر، بيان كردن حاصل عمليات افتا را فتوا مى گويند.

تفاوت ميان «فتوا» و «رأى و نظر» مجتهد عبارت است از:

1. آن چه را كه مجتهد در مقام استنباط احكام شرعى فرعى به دست مى آورد، به عنوان رأى و نظر وى به شمار مى آيد، ولى به ابراز همين رأى و نظر و بيان آن براى مقلدها فتوا گفته مى شود;

2. در فتوا، مجتهد بايد شرايط افتا را دارا باشد، اما در رأى و نظر اين شرايط معتبر نيست (ر. ك: «شرايط افتا»);

[3]مجتهد هنگام فتوا، مصالح و شرايطى را لحاظ مى كند كه ممكن است در رأى و نظر در نظر گرفته نشود، مانند شرايط مسئله و يا موضوع خاصى كه مورد سؤال قرار گرفته و يا شرايط و موقعيت زمانى و مكانى جامعه اى كه اين سؤال در آن مطرح شده است، و عدم ترتب مفسده بر آن. برخى از اهل سنت معتقدند در فتوا، بايد شرايط روحى مستفتى (سؤال كننده) را نيز در نظر گرفت; براى مثال، اگر كافرى با زن مسلمان زنا كند، حكم او اعدام است، ولى امكان دارد وى از ديپلمات هاى بلند پايه (سفير) يكى از كشورهاى دوست باشد و اعدامش سبب اختلافات، بروز جنگ و يا به هم خوردن روابط سياسى شود، و به اين ترتيب، مجتهد طبق رأى و نظر خود فتوا ندهد

نكته:

فتوا يا براى بيان حكم موضوعات و مسائل شرعى است يا براى بيان نفس موضوع، مثل مواردى كه موضوع از موضوعات مستنبط (مخترعات شرعى) باشد.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص 1156.

بحرالعلوم، محمد، الاجتهاد اصوله و احكامه، ص 229.

ابو زهره، محمد، اصول الفقه، ص 376.

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 3، ص 427.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 600
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست