responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 587

است; يعنى اگر دايره شمول علم اجمالى به تكاليف واقعى، همه مشتبهات مظنون، مشكوك و موهوم را شامل شود، آن را علم اجمالى اكبر، و در صورتى كه فقط مظنونات را شامل شود، آن را علم اجمالى كبير و اگر تنها احاديث موجود در كتاب هاى معتبر را در بر گيرد، آن را علم اجمالى صغير مى نامند. انحلال علم اجمالى اكبر به علم اجمالى كبير مورد توافق اصوليون است.

علم اجمالى به لحاظ ديگرى نيز به كبير و صغير تقسيم مى شود و آن در هر موردى است كه از انحلال يك علم اجمالى، علم اجمالى ديگرى به وجود آيد، چه در مورد تكاليف واقعى باشد چه غير آن، كه علم اجمالى اول را كبير و علم اجمالى دوم را صغير مى نامند.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص 466.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 405.

عراقى، ضياء الدين، نهاية الافكار، ج 2، ص 93.

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 2، ص (200-199).

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 4، ص (8-7).

علم اجمالى كلى

علم اجمالى به وجود تكاليفى از جانب شارع بر عهده مكلفان

علم اجمالى كلى، مقابل علم اجمالى شخصى بوده و عبارت است از علم اجمالى به اين كه احكام و تكاليف به طور قطع، از جانب شارع متوجه مكلفان شده است. از آن جا كه متعلق اين علم اجمالى، حكم مسئله خاصى نيست و احكام همه مسائل را شامل مى شود، به آن علم اجمالى كلى مى گويند.

نكته:

علم اجمالى كلى، به علم اجمالى اكبر، كبير و صغير تقسيم مى گردد.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 356.

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 3، ص 235.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 239.

علم اجمالى وجدانى

علم اجمالى ناشى از قطع وجدانى

علم اجمالى وجدانى، كه مقابل علم اجمالى تعبدى مى باشد، نوع خاصى از علم اجمالى است كه در آن مكلف به جامع يقين دارد; به بيان ديگر، عالِم در اين نوع علم اجمالى به معلوم بالذات (صورت ذهنى) قطع وجدانى دارد، هر چند در تعيين مصداق آن در خارج (معلوم بالعرض) ترديد داشته باشد.

بنابراين، در موردى كه مكلف، به نجاست يكى از دو ظرف علم پيدا مى كند، علم او به جامع (نجاست) علم اجمالى وجدانى است كه منجّز تكليفِ بر عهده او است.

ايروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 3، ص (262-261).

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص 287.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 5، ص 202.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص 133و373.

علم اصول

ر.ك: اصول فقه (حوزه اصلى)

علم تعبدى

ر.ك: قطع تعبدى

علم تفصيلى

علمِ داراى متعلق روشن و غير مردّد

علم تفصيلى، مقابل علم اجمالى بوده و عبارت است از علمى كه معلوم آن معين و روشن است و هيچ گونه ترديد و ابهامى در آن راه ندارد; به خلاف علم اجمالى كه در مصداق خارجى آن، ترديد و ابهام وجود دارد.

به بيان ديگر، در علم تفصيلى نه در خود علم، نه در معلوم بالذات (صورت ذهنى) و نه در معلوم بالعرض (مصداق خارجى) ترديد و ابهامى وجود ندارد; اما در علم اجمالى، هر چند در علم و معلوم بالذات ابهام وجود ندارد، اما در معلوم بالعرض (مصداق خارجى) ترديد و ابهام وجود دارد.

پس هر گاه يك چيز (حكم يا موضوع) به روشنى براى كسى شناخته شده باشد، به آن علم تفصيلى دارد، مثل اين كه بداند در ظرفى شراب است و يا حكم شراب، حرمت است.

نكته اول:

چون علم تفصيلى، واقع را كامل و بدون ابهام به قاطع نشان مى دهد و هيچ گونه ترديدى در آن راه ندارد، علت تامه براى تنجز تكليف است، ولى در اين كه علم اجمالى در حكم علم تفصيلى است، يا در حكم جهل، اختلاف وجود دارد[1]

نكته دوم:

در بعضى موارد، علم تفصيلى در مقابل علم اجمالى ارتكازى به كار مى رود و منظور از آن، علم به علم است، در مقابل علم اجمالى ارتكازى كه مراد از آن، غفلت (عدم توجه) از علم مى باشد. در بحث تبادر، از اين نوع علم سخن به ميان مى آيد و حل اشكال دور، از راه فرق گذاشتن ميان اين دو نوع علم صورت گرفته است[2]


[1]فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 4، ص 136

[2]مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 32

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 224.

حيدرى، على نقى، اصول الاستنباط، ص 183.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص (135-134).

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 255.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 587
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست