responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 580

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 4، ص 147.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 5، ص 281.

علت عقلى اضافى

علّتِ قابل تعقل، مشروط به تعقل چيز ديگر

علت عقلى اضافى، مقابل علت عقلى حقيقى بوده و عبارت است از علتى در قياس كه تعقل تصور آن متوقف بر تعقل غير آن مى باشد، همانند ولايت اجبارى پدر بر فرزند نابالغ خود در ازدواج، به لحاظ پدر بودن، كه پدر بودن (ابوت) علت عقلى اضافى است كه درك آن متوقف بر درك و تعقل فرزند داشتن (بنوت) است.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 4، ص 147.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 5، ص 281.

علت عقلى حقيقى

علّت قابل تعقل، بدون نياز به تعقل چيز ديگر

علت عقلى حقيقى، مقابل علت عقلى اضافى مى باشد و عبارت است از علتى در قياس كه امرى وجودى بوده و عقل براى درك آن نياز به تعقل چيز ديگر ندارد، مانند: «اسكار» براى حرمت خمر، زيرا عقل به تنهايى در مى يابد كه علت حرمت خمر، مسكر بودن آن است و اين ادراك بر ادراك چيز ديگرى جز خمر و حكم شرعى آن (حرمت) متوقف نيست.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 4، ص 146.

علت عقلى سلبى

ر.ك: علت عقلى عدمى

علت عقلى عدمى

علّت داراى مفهوم عدمى، قابل درك به وسيله عقل

علت عقلى عدمى، مقابل علت عقلى وجودى بوده و عبارت است از علتى در قياس كه مفهوم عدمى داشته و عقل آن را به استقلال درك مى كند; همانند تعليل بطلان طلاق مكره به عدم رضايت، زيرا نبود رضايت امرى عدمى است كه عقل آن را به طور مستقل به عنوان علت بطلان طلاق درك مى كند.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 4، ص 147.

علت عقلى وجودى

علّت داراى مفهوم وجودى، قابل درك به وسيله عقل

علت عقلى وجودى، مقابل علت عقلى عدمى مى باشد و عبارت است از علتى در قياس كه امرى وجودى بوده و عقل در ادراك آن مستقل است; يعنى تعقل آن به تعقل امر ديگرى وابسته نيست، مثل اين كه عقل علت حرمت خمر را «اسكار» تعيين كند.

در اين مثال، اسكار را علت عقلى وجودى مى گويند، زيرا امرى وجودى است كه عقل عليت آن را براى حرمت خمر درك نموده است.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ص 146.

علت غير صريح

شىء داراى علايم غير صريح دلالت كننده بر علّت بودن آن در كلام شارع

علت غير صريح، علتى است در قياس كه در كلام شارع با دلالت ايما و اشاره بيان مى شود و به آن تصريح نمى گردد; به بيان ديگر، هرگاه شارع در تعليل، از الفاظ صريح استفاده نكند و با الفاظ ديگر و يا به كمك دلالت هاى ايما و اشاره علت را بيان كند، به آن علت، علت غير صريح گفته مى شود.

در علت غير صريح، دلالت كلام بر تعليل، قطعى نمى باشد و مادامى كه ظهورى براى كلام در تعليل نباشد حجت نيست.

زحيلى، وهبه، الوجيز فى اصول الفقه، ص (77-76).

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 1، ص 666.

علت قاصر

علت غير متجاوز از محل و مورد خود

علت قاصر، مقابل علت متعدى بوده و عبارت است از علتى در قياس كه فقط سبب اثبات حكم بر موضوع در مورد خاص مى گردد; به بيان ديگر، به علتى كه از محل خود تجاوز نكند و در فروع ديگر يافت نشود علت قاصر گفته مى شود چه منصوص باشد و چه مستنبط مثل اين كه گفته شود: «حرمت الربا فى البُرّ لكونه بُرّا; علت تحريم ربا در گندم همان ماهيت گندم بودن آن است»، كه چون «ماهيت گندم بودن» در مورد ديگرى يافت نمى شود، عليت آن منحصر به تحريم ربا در گندم است. بنابراين، هر گاه علت حكمى، ماهيت موضوع آن حكم باشد، آن علت در جاى ديگر يافت نمى شود.

نكته:

در قياس، علت نبايد قاصر باشد، وگرنه سرايت حكم از اصل به فرع ممكن نيست.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 5، ص 285.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 1، ص 657.

زحيلى، وهبه، الوجيز فى اصول الفقه، ص 75.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 4، ص 147.

علت لغوى

شىء داراى دليل لغوى بر عليت

علت لغوى، علتى است در قياس، كه براى درك آن، عقل نياز دارد از لغت كمك بگيرد، همانند تعليل نام گذارى «نبيذ» به «خمر» به سبب وجود مخامره (خمارى و مستى) در آن.

نكته:

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 580
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست