responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 571

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 3، ص 283.

خمينى، روح الله، الرسائل، ج 1، ص 227.

طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص (426-419).

جناتى، محمد ابراهيم، منابع اجتهاد (از ديدگاه مذاهب اسلامى)، ص 395.

محقق داماد، مصطفى، مباحثى از اصول فقه، ج 2، ص 152.

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 243.

خلاف، عبدالوهاب، علم اصول الفقه و خلاصة التشريع الاسلامى، ص 89.

زحيلى، وهبه، الوجيز فى اصول الفقه، ص 97.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص 828.

بحرالعلوم، محمد، الاجتهاد اصوله و احكامه، ص 81و84.

نمله، عبدالكريم بن على بن محمد، المهذب فى علم اصول الفقه المقارن، ج 3، ص1020.

عرف استعمالى

ر.ك: عرف قولى

عرف اعصار

عرف مستمرّ از زمان شارع تا عصر حاضر

عرف اعصار، از اقسام عرف عام و مقابل عرف امصار بوده و عبارت است از عرفى كه در همه دوران ها از زمان شارع تا زمان حال ادامه پيدا كرده است.

بنابراين، اگر عرفى از زمان شارع به بعد در همه زمان ها رواج داشته باشد، چه در مكان هاى مختلف هم شايع بوده باشد يا فقط مخصوص مكانى خاص باشد، عرف اعصار خوانده مى شود.

منصورى، خليل رضا، نظرية العرف و دورها فى عملية الاستنباط، ص 55.

عرف امصار

عرف رايج در همه مكان ها

عرف امصار، مقابل عرف اعصار بوده و عبارت است از عرفى كه در همه كشورها، شهرها و روستاها رواج داشته و به شهر و محله خاصى اختصاص ندارد.

بنابراين اگر عرفى در همه مكان ها رواج داشته باشد، چه شيوع آن به زمان هاى مختلف مربوط باشد و چه به زمانى خاص اختصاص داشته باشد، به آن عرف امصار مى گويند.

منصورى، خليل رضا، نظرية العرف و دورها فى عملية الاستنباط، ص 55.

عرف اهل لغت

استمرار استعمال لفظ در معنايى خاص نزد اهل لغت

عرف اهل لغت، به معناى شيوع و استمرار استعمال لفظ در معنايى خاص در نزد اهل لغت است.

در حجيت عرف اهل لغت اختلاف وجود دارد; مشهور، قول اهل لغت را از باب ظن خاص حجت مى دانند، و به ادله اى تمسك كرده اند، از جمله گفته اند: سيره عقلاى عالم، اين گونه است كه در هر رشته به متخصص فن و شخص ماهرِ در آن رشته مراجعه مى كنند; يعنى غير خبره به خبره رجوع مى كند.

فقيهان نيز در طول تاريخ در كتاب هاى فقهى براى تعيين معناى موضوعٌ له به لغت مراجعه كرده و از آنها بهره گرفته اند.

نيز ر.ك: قول لغوى.

محمدى، على، شرح رسائل، ج 1، ص 284.

بهبهانى، محمد باقر بن محمد اكمل، الفوائد الحائرية، ص (107-106).

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 1، ص (75-74).

عرف بعض ازمان

ر.ك: عرف خاص زمانى

عرف بعض اصناف

ر.ك: عرف خاص صنفى

عرف بعض اعصار

ر.ك: عرف خاص زمانى

عرف بلدى

ر.ك: عرف خاص مكانى

عرف حادث

عرف ايجاد شده بعد از صدر اسلام

عرف حادث، به عرفى گفته مى شود كه بعد از ظهور اسلام و پس از تشريع احكام به وجود آمده است، مانند: گرفتن ماليات به روش امروزى كه بيرون از مفهوم زكات و خراج است و در عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله)وجود نداشت.

منصورى، خليل رضا، نظرية العرف و دورها فى عملية الاستنباط، ص 55.

ابو زهره، محمد، اصول الفقه، ص 256.

طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص 199.

عرف خاص

شيوه مستمرّ ميان گروه خاص

عرف خاص، مقابل عرف عام، و به معناى روش و شيوه شايع و مستمر گفتارى يا كردارى مرسوم و شناخته شده در ميان گروه خاصى است كه عامل خاصى آنها را به هم پيوند داده و باعث جدايى آنها از ديگران گرديده است.

عامل ارتباط دهنده ممكن است عصر يا زمان خاص، ناحيه، شهر، عمل خاص، اتحاد در صنف و فرهنگ و زبان خاص باشد.

بنابراين، به خلاف عرف عام، عرف خاص به گروه خاصى مربوط مى گردد كه عاملى وحدت بخش آنها را گرد هم آورده و از ديگران متمايز ساخته است; براى مثال، فقها و اصولى ها هر كدام عرف خاصى بوده و اصطلاحات و تعابير مخصوص خود را دارند، و يا عرف تجار و كشاورزان كه هر يك داراى گفتار و اعمال خاص خود هستند; براى نمونه، در عرف تجّار، استناد به دفاتر تجارى براى اثبات ديون تاجر، مرسوم است.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 571
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست