responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 560

عراقى، ضياء الدين، نهاية الافكار، ج 2، ص 87.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 134.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص 316.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص 200.

ظهور مطابقى

تمام معناى متبادر از كلام

هر گاه كلامى در معنايى ظهور داشته باشد، ظهور كلام در همه آن معنا را ظهور مطابقى يا استقلالى مى گويند; به بيان ديگر، ظهور كلام در تمامى معنايى را كه براى آن وضع شده است، ظهور مطابقى مى گويند.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص 198.

ايروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 2، ص 194.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص 226.

مظفر، محمد رضا، المنطق، ص 35.

ظهور مفهومى

ظهور به دست آمده از كلام به كمك اعتبارى عقلايى

ظهور مفهومى، مقابل ظهور منطوقى بوده و عبارت است از ظهور كلام در افاده معنايى كه در كلام، لفظى براى دلالت بر آن وجود ندارد، اما به اعتبارى از اعتبارات عقلايى هم چون دلالت التزامى، از كلام فهميده مى شود.

توضيح:

جملات داراى مفهوم دو ظهور دارند: ظهور منطوقى و مطابقى; ظهور مفهومى.

هر دو ظهور چه از جانب مولا بر عبد و چه از جانب عبد بر مولا، حجت است.

اصوليون از ديرباز در اين كه برخى جمله ها مثل جمله شرطى، وصفى و... ظهور مفهومى دارند يا نه اختلاف داشته اند، اما پذيرفته اند كه در صورت ظهور داشتن، حجت است.

نيز ر.ك: مفاهيم.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص 226و368.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص 18و155.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 159.

ظهور منطوقى

ظهور به دست آمده از كلام، به واسطه مدلول مطابقى يا تضمنى

منطوق در لغت اسم مفعول از ماده نطق به معناى گفته و بر زبان آورده شده است.

اما در اصطلاح عبارت است از دلالت كلام بر معنايى، به واسطه مدلول مطابقى و يا تضمنى الفاظ; مقابل دلالت مفهومى كه دلالتى التزامى و تبعى مى باشد.

نكته اول:

برخى از اصوليون هر سه قسم مدلول مطابقى، تضمنى و التزامى را از اقسام مدلول منطوقى دانسته اند[1]

نكته دوم:

چون ظهور منطوقى بالمطابقه است و ظهور مفهومى، بالالتزام، برخى ظهور منطوقى را مقدم بر ظهور مفهومى و قوى تر از آن مى دانند.


[1]سبحانى تبريزى، جعفر، الموجز فى اصول الفقه، ج 1، 2، ص 146

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 159.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص 368.

محقق داماد، مصطفى، مباحثى از اصول فقه، ص 71.

ظهور موضوعى

ظهور ناشى از وضع و قواعد عمومى لغت

ظهور موضوعى، مقابل ظهور ذاتى بوده و عبارت است از ظهورى كه ناشى از وضع و اساليب و قواعد عمومى لغت زبان شناسى مى باشد كه همه عقلا آن را به كار گرفته اند و به خاطر انصراف و انس ذهنى در نزد شخص خاصى نيست.

حجيت ظهور موضوعى در نزد عقلا اجماعى است.

در كتاب «الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى» آمده است:

«ان الحجة هو خصوص الظهور الموضوعى لان العقلاء انما يبنون على حجية الظهور باعتبار ان ظاهر حال كل متكلم ارادته للمعنى الظاهر و من الواضح ان ظاهر حال المتكلم هو ارادته للمعنى الظاهر بسبب الوضع دون الظاهر بسبب الانس الذهنى الخاص»[1]

گاه ظهور موضوعى با ظهور ذاتى جمع مى شود و گاهى آن دو از هم جدا هستند، ولى فايده ظهور ذاتى كشف از ظهور موضوعى است، درصورتى كه قرينه اى بر خلاف آن نباشد.


[1]ايروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 2، ص 165و[164]

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص 188.

حيدر، محمد صنقور على، المعجم الاصولى، ص 725.

ظهور وضعى

ظهور به دست آمده از كلام به واسطه وضع

ظهور وضعى، مقابل ظهور اطلاقى بوده و منشأ آن وضع و لغت است، مانند: ظهور الفاظ عموم در مفهوم شمول و فراگيرى. نشانه اين ظهور آن است كه براى همه كسانى كه به لغت آشنايى كامل دارند، به محض شنيدن لفظ، پديدار مى گردد و هيچ گونه انصراف و يا انس ذهنى درآن دخالت ندارد.

از ويژگى هاى اين ظهور، حجيت آن است، زيرا قدر متيقن

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 560
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست