responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 556

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 3، ص 12.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 752.

ظنون

ر.ك: ظن

ظنون مجوزه

ر.ك: اماره معتبر

ظنون مخصوص

ر.ك: ظن خاص

ظواهر آيات

ر.ك: ظواهر كتاب

ظواهر اخبار

ر.ك: ظواهر سنت

ظواهر الفاظ

معانى به دست آمده از ظهور الفاظ

هر گاه لفظى سبب ظن در نوع عقلا به معنايى شود، آن معنا را «معناى ظاهر» آن لفظ مى گويند; بنابراين، ظواهر الفاظ يعنى معناهايى كه الفاظ در آنها ظهور دارد.

براى تشخيص ظاهر لفظ راه هايى بيان شده است:

1. وضع لفظ: هرگاه انسان دريابد كه يك لفظ براى معنايى وضع شده است، اين علم به وضع، سبب ظهور لفظ در آن معنا مى گردد;

2. قرينه خاص يا عام: اگر قرينه عام يا خاص بر اراده يك معنا از لفظى آورده شود اين قرينه سبب ظهور لفظ در آن معنا مى گردد. البته آوردن قرينه در جايى لازم است كه يا لفظ در غير معنايى كه براى آن وضع شده است، استعمال گردد و يا لفظ براى بيشتر از يك معنا و جداگانه وضع شده باشد;

3. تبادر: صحت حمل و عدم صحت سلب و اطراد;

[4]اجراى اصول لفظى مرادى، هم چون: اصالة عدم الاشتراك، اصالة الحقيقة، اصالة الظهور. با رجوع به اين اصول نيز مى توان به ظهور لفظ در مرحله ظهور تصديقى و تشخيص مراد پى برد

نكته:

در منشأ حجيت ظواهر الفاظ اختلاف است، ولى ديدگاه مشهور اين است كه حجيت ظواهر الفاظ از باب بناى عقلا است.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 301.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 232.

حيدرى، على نقى، اصول الاستنباط، ص 188.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 2، ص 90.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 130.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 4، ص 231.

ظواهر حديث

ر.ك: ظواهر سنت

ظواهر روايات

ر.ك: ظواهر سنت

ظواهر سنت

معانى به دست آمده از الفاظ روايات، به سبب ظنّ نوعى

هر گاه از الفاظ روايات، ظن نوعى به معناى آنها پيدا شود به آن معانى، ظواهر سنّت گفته مى شود; به بيان ديگر، به آن چه از روايات معصومان(عليهم السلام) با ظن عرفى به دست مى آيد، ظواهر سنت مى گويند.

بنابراين، روايات قطعى الدلاله كه مراد شارع را به صراحت مى رساند نص در آن است از تعريف خارج مى باشد.

در كتاب «علم اصول الفقه فى ثوبه الجديد» آمده است:

«و ليس من شك أنّ ظاهر الكلام بيان و دليل يوجب العمل به، لا فرق فى ذلك بين كلام الكتاب و السنة و غيرهما و... و على هذا جرى العرف الذى يعبّر عنه علمائنا ببناء العقلاء من كل دين و مذهب و الشارع المقدس سيّد اهل العرف و العقل»[1]


[1]مغنيه، محمد جواد، علم اصول الفقه فى ثوبه الجديد، ص 222

مطهرى، مرتضى، آشنايى با علوم اسلامى، ج 3، ص 36.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 301.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 1، ص 61 و 108.

ظواهر قرآن

ر.ك: ظواهر كتاب

ظواهر كتاب

معانى به دست آمده از الفاظ قرآن، به سبب ظنّ نوعى

هرگاه از الفاظ كتاب، ظن نوعى به معانى آن پيدا شود، به آن معانى، ظواهر الفاظ كتاب گفته مى شود; به بيان ديگر، دلالت الفاظ كتاب بر معناى راجح نزد عرف را ظاهر كتاب مى گويند.

بنابراين، ظاهر كتاب، همان است كه عرف از كتاب مى فهمد و آن چه قرآن به آن تصريح مى نمايد نص كتاب جزء ظواهر كتاب محسوب نمى شود.

دانشمندان اسلامى در حجيت ظواهر قرآن اختلاف نظر دارند; اصوليون شيعه معتقدند ظواهر قرآن مطلقا حجت است، اما اخبارى ها اعتقاد دارند ظاهر قرآن زمانى حجت است كه اهل بيت(عليهم السلام) آيه را تفسير و معنا كرده باشند.

بروجردى، حسين، نهاية الاصول، ج 2،1، ص 476.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 1، ص 56.

مغنيه، محمد جواد، علم اصول الفقه فى ثوبه الجديد، ص 221.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 3، ص 174.

موسوى بجنوردى، محمد، مقالات اصولى، ص 15.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 556
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست