responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 550

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص (226-220).

سبزوارى، عبدالاعلى، تهذيب الاصول، ج 1، ص 52.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 27.

طلب وجوبى

طلب شديد براى انجام تكليف، بدون جواز ترك

طلب وجوبى، به طلب مؤكد و شديد مولا از عبد براى رسيدن به مطلوب گفته مى شود، به طورى كه به هيچ وجه به ترك آن راضى نيست; يعنى به شدت، به مطلوب بدون لحاظ جواز ترك آن گرايش دارد.

مشكينى، على، تحرير المعالم، ص (66-65).

مجاهد، محمد بن على، مفاتيح الاصول، ص 194.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 17 و 21.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 3، ص 181.

«ظ»

ظانّ

مكلّفِ داراى ظنّ به موضوع يا حكم شرعى

ظان، به شخصى اطلاق مى شود كه در نفسش نسبت به چيزى حالت ظن پديد آمده است، و در اصول فقه به مكلفى گفته مى شود كه از راه ها و ادله شرعى، به حكم يا موضوع ظن پيدا كرده است.

توضيح:

وقتى مكلفى به اجمال، متوجه مى شود كه يك موضوع در اسلام داراى حكمى است، وظيفه دارد از حكم واقعى آن جستوجو و تحقيق نمايد، حال پس از آن، يا به حكم شرعى واقعى، قطع پيدا مى كند كه به او «قاطع» گفته مى شود و قطع او برايش حجت است، و يا ظن پيدا مى كند كه به او «ظان» اطلاق مى گردد، و يا در حكم واقعى دچار شك مى گردد كه به او «شاك» مى گويند.

در صورت انفتاح باب علمى و حجيت ظن خاص، اگر ظن او به حكم شرعى از راه هاى معتبر (امارات معتبر) به دست آمده باشد، اين ظن، در حق او حجت است; اما اگر ظن، از راه هاى غير معتبر، مثل قياس، به دست آمده باشد، حكم شك را دارد و بايد به وظيفه شاك عمل نمايد.

و در صورت انسداد باب علم و علمى و حجيت ظن مطلق، هر ظنى از هر راهى براى او پديد آيد، حجت است، مگر اين كه از ظنونى باشد كه از تمسك به آن نهى شده است، مثل: ظن خاص حاصل از قياس.

خمينى، روح الله، تهذيب الاصول، ج 2، ص 34.

محمدى، على، شرح رسائل، ج 1، ص 6.

ظاهر الفاظ

ر.ك: ظواهر الفاظ

ظاهر سنت

ر.ك: ظواهر سنت

ظاهر كتاب

ر.ك: ظواهر كتاب

ظرف واجب

ر.ك: زمان واجب

ظن

رجحان يكى از دو طرف احتمال نزد نفس

ظن، صفت نفسانى انسان و مانند علم و شك است كه در نفس وى پديد مى آيد، با اين تفاوت كه مرتبه اش از شك بالاتر و از علم و قطع پايين تر است.

به بيان ديگر، در مواقعى كه ذهن انسان در مسئله اى دچار ترديد مى گردد، اگر ميل به يك طرف ترديد، در نظر او قوى بوده و ميل به طرف ديگر، ضعيف باشد، طرف راجح و قوى را ظن مى گويند.

در كتاب «تحرير المعالم» آمده است:

«فى الظن: هو الوصف النفسانى المقابل للقطع و الشك فهو عبارة عن الطرف الراجح مِن شِقَّىِ الترديد الحاصل فى الذهن»[1]

نكته اول:

تعريفى كه ارايه شد، تعريف ظن شخصى است، ولى گاهى ظن به اسبابى اطلاق مى شود كه موجب ايجاد ظن در نوع عقلا مى گردد، كه به اين نوع ظن، ظن نوعى گفته مى شود. (اين اطلاق مجازى است).

نكته دوم:

مجتهد بعد از توجه به يك موضوع و جستوجو درباره حكم آن در منابع احكام، به آن قطع يا ظن و يا شك پيدا مى كند; در صورتى كه به حكم ظن پيدا نمايد، يا آن ظن از راه هاى معتبر به دست آمده است، مانند خبر واحد، كه چنين ظنى براى او حجت است، و يا از راه هاى غير معتبر، مثل قياس، به دست آمده، كه با آن مانند شك برخورد مى شود; يعنى ارزش آن مانند ارزش شك مى باشد.


[1]مشكينى، على، تحرير المعالم، ص 150

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 161.

شعرانى، ابوالحسن، المدخل الى عذب المنهل، ص 19.

خويى، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج 2، ص 10 و 88.

خمينى، روح الله، تهذيب الاصول، ج 2، ص 5.

خمينى، روح الله، الرسائل، ج 2، ص 57.

فاضل تونى، عبد الله بن محمد، الوافية فى اصول الفقه، ص 81.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 1، ص 40.

مجاهد، محمد بن على، مفاتيح الاصول، ص 329.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 550
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست