responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 540

ضد خاص، همان ضد فلسفى است; يعنى «امران وجوديان بينهما غاية التباعد». بنابراين، ضد خاص يك واجب، امرى وجودى است كه با آن واجب، اجتماع نمى كند; براى مثال، ضد خاصِ نماز خواندن، خوردن يا نوشيدن است كه با نماز جمع نمى گردد، زيرا مكلف از نظر شرعى نمى تواند در همان حال كه چيزى مى خورد يا مى آشامد، مشغول نماز نيز باشد.

نيز ر.ك: ملازمه امر به شىء و نهى از ضد خاص.

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 108.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 291.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 352.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 2، ص 307.

سبزوارى، عبدالاعلى، تهذيب الاصول، ج 1، ص (215-214).

خمينى، مصطفى، تحريرات فى الاصول، ج 2، ص 24.

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 2، ص 297.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 161.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 2، ص 426.

ضد شرعى

شىء معاند و غير قابل جمع با شىء ديگر به حسب شرع

ضد شرعى، مأمورٌ به اى است كه در شرع، ضد مأموربه ديگر محسوب مى گردد: مانند: زدودن نجاست از مسجد هنگامى كه وقت نماز تنگ باشد كه در شرع ضد نماز محسوب مى گردد، در حالى كه نزد عقل، اين دو، ضد هم محسوب نمى شوند، و يا مانند: خوردن و آشاميدن كه در شرع ضد نماز مى باشد، ولى در نزد عقل و يا عرف غير متشرعه ضد يك ديگر به شمار نمى آيند، زيرا در نظر عقل و عرف اين امكان وجود دارد كه انسان در حالى كه غذا مى خورد، نماز هم بخواند، اما در شرع، غذا خوردن سبب بطلان نماز و ضد آن محسوب مى گردد.

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 108.

اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 91.

ضد عادى

شىء غير قابل جمع با شىء ديگر به حسب عادت و عرف

ضد عادى، به معناى مأموربه اى است كه در نظر عرف و عادت انجام آن هم زمان با مأموربه ديگرى ممكن نمى باشد، زيرا ميان آن دو از نظر عرف ناسازگارى و تنافر وجود دارد.

نكته:

طبق بعضى از اسناد، «ضد عادى» و «ضد عرفى» به يك معنا بوده و معناى آن دو با ضد لغوى مطابقت دارد، بنابراين، ضد عادى در برگيرنده چيزى است كه در نظر عرف و عادت با چيز ديگر ضديت داشته و ضد منطقى و نقيض منطقى و غير آنها را شامل مى شود.

سبزوارى، عبدالاعلى، تهذيب الاصول، ج 1، ص 215.

اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 91.

ضد عام

ترك و عدم يك شىء

ضد عام، مقابل ضد خاص مى باشد. ضد عام يك امر وجودى، نقيض عدم يا ترك آن است; براى مثال، ضد عام نماز خواندن، كه امرى وجودى است، عدم آن، يعنى ترك نماز است.

ممكن نيست وجود و عدم چيزى در خارج با هم و در يك زمان اجتماع كنند، بنابراين، ضد عام هر مأموربه، ترك همان مأموربه خواهد بود.

در كتاب «بحوث فى علم الاصول» آمده است:

«الضد العام و هو ما يكون التقابل بينه و بين الواجب بالسلب والايجاب، اى النقيض»[1]

نكته:

ضد عام، معناى ديگرى نيز دارد كه در اين بحث مورد نظر نيست و آن قدر مشترك بين اضداد وجودى است كه در اصطلاح، به آن نيز «ضد عام» مى گويند.

نيز ر.ك: ملازمه امر به شىء و نفى از ضد عام.


[1]صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 291

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 352.

سبزوارى، عبدالاعلى، تهذيب الاصول، ج 1، ص 214.

صاحب معالم، حسن بن زين الدين، معالم الدين و ملاذ المجتهدين، ص 63.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 165.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 2، ص 426.

فيض، عليرضا، مبادى فقه و اصول، ص 214.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 2، ص 212.

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 108.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 2، ص 307.

خمينى، مصطفى، تحريرات فى الاصول، ج 2، ص (25-23).

خمينى، روح الله، تهذيب الاصول، ج 1، ص 288.

خمينى، روح الله، مناهج الوصول الى علم الاصول، ج 2، ص 47.

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 1، ص 297.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 455.

مشكينى، على، تحرير المعالم، ص 65.

قدسى مهر، خليل، الفروق المهمة فى الاصول الفقهية، ص 68.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 2، ص 448.

ضد عبادى

ضدّ نيازمند به قصد قربت

ضد عبادى، مقابل ضد توصلى بوده و عبارت است از ضدى كه

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 540
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست