9. تعداد
اصطلاحات
اصولى مخصوص
به اهل سنت كه
در بعضى از
فرهنگ هاى
ياد شده آمده
است، اندك
است، و در
بسيارى از
آن ها به
ديدگاه هاى اهل
سنت اشاره
نشده است;
[10]اين
كتاب ها
تعداد محدودى
از اصطلاحات
علم اصول فقه
را تعريف
نموده اند،
كه شايد
شمارگان آن از
1600 تجاوز نكند
ب:
ويژگى ها
اين اثر
علمى داراى شاخصه هايى
است كه به
اختصار
مى آيد:
1. شناسايى
حدود 6000 اصطلاح
اصولى (شيعه و
سنى) و گزينش
بيش از 3000 مدخل
از ميان آنان
و ارجاع 2870
اصطلاح به
آنها با
استفاده از
سيستم ارجاع
مترادف و شبه
مترادف و در
مواردى ارجاع
خاص به عام;
2. تبيين
مفهوم هر
اصطلاح در ذيل
مدخل هاى
پذيرفته شده
با بهره گيرى
از منابع
معتبر در
دسترس; و
استفاده از
ارجاع مناسب در
موارد لازم;
3. بيان
سير تاريخى
پيدايش و به
كارگيرى برخى
اصطلاحات;
4. استفاده
فراگير از
منابع شيعه و
اهل سنت;
5. پرهيز
از تكرار
مطالب مشابه
با بهره گيرى
از روش ارجاع
به مباحث و
مستندهاى
همانند;
6. كوشش
در ارائه
مطالب
پيچيده ى
اصولى در قالب
الفاظى روان و
رعايت ايجاز و
پرهيز از
مطالب حشو و
زايد; با
گستردگى و
تنوع مطالب
ارائه شده;
7. آوردن
نام بعضى از
صاحب نظران و
ديدگاه هاى شان
در همان موضوع;
8. استفاده
از مثال هاى
رايج و گوش
آشنا;
9. آوردن
آدرس كامل
منابع در
پايان هر
مستند; با فونت
متفاوت از
متن، به منظور
مراجعه
محققان در
صورت نياز;
10. پرهيز از
علائم و
قراردادهاى
ويژه و
استفاده از
علايم متعارف
از قبيل ارجاع
به برخى از
مستندها، به
منظور آگاهى
بيشتر
محققان، با
استفاده از نماد
معروف «ر. ك» و
«نيز ر.ك»;
[11]تنظيم
ساختار شكلى
فرهنگ نامه
بر اساس الفبايى
حرف به حرف; كه
اين نظام
الفبايى با
بخش ترسيمى
(درختى)
اصطلاح نامه
اصول فقه نيز
تكميل مى شود
به گونه اى كه
پس از مراجعه
به آن، نقشه اى
از طرح كلى
اصطلاحات و
موضوعات
مرتبط ارائه شده
تا پژوهشگران
دامنه بررسى
خود را در هر
رده اى از
رده هاى اصول
فقه پيگيرى
نمايند
[12]استناد
مطالب به 160
منبع و مأخذ
اصول فقه - از
شيعه و سنى
زبان
فرهنگ نامه
اين
فرهنگ نامه
در بردارنده
اصطلاحاتى
است كه در
حوزه معرفتى
اصول فقه
متداول است و
يا در ذخيره و
بازيابى
اطلاعات آن
دانش به عنوان
كليد واژه به
كار مى آيد و
مدخل ورود به
بخشى از متن
منابع و
فرازهاى خاص
آن مى باشد.
اين مجموعه
از بررسى حدود
200 عنوان منبع و
مدرك اصول فقه
فراهم آمده
است (هر چند به
همه آنها استناد
نشده) و به نثر
فارسى نگارش
شده است. منظور
از فارسى،
فارسى و عربى
توأم است،
زيرا غالباً
اصطلاحات
علوم و معارف
اسلامى به