responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 534

مجازى دو مبنا وجود دارد كه برخى صحت استعمال را متوقف بر اجازه و ترخيص واضع با ملاحظه علاقات مذكور در علم بيان كه وضع نوعى دارند مى دانند2، و بعضى ديگر ملاك صحت استعمال را پسنديدن طبع سليم و ذوق مستقيم انسان مى دانند، چه اين علايق و مناسبت ها از علايق منصوص باشد و چه نباشد.

ج) ديدگاه مرحوم «محقق نايينى» اتحاد ذاتى ميان لفظ و معنا است. وى ملاك صحت استعمال را اتحاد لفظ و معنا مى داند; به اين بيان كه لفظى كه براى بيان و رساندن معنا در خارج به كار گرفته مى شود با معنا مرتبط و فانى در آن است. وى اين ارتباط را شديدتر از ارتباط جعلى مى داند.

2 و 1. نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص (31-30).

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ج 1، ص 28.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 92.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص (124-123).

صحت اقتضايى

ر.ك: صحيح اقتضايى

صحت تصرف

قابليت صرف لفظ در صيغه هاى مختلف،; از علايم استعمال حقيقى

صحت تصرف، از علايم حقيقت بوده و به اين معنا است كه اسمى داراى صيغه هاى متفاوت مفرد، جمع و تثنيه بوده و قابل صرف باشد; بنابراين، اگر در معناى اسم مفردى از نظر حقيقى و يا مجازى بودن، ترديد شود، اگر اين اسم مفرد در همان معنا داراى تثنيه و جمع باشد علامت اين است كه آن معنا، معناى حقيقى براى آن اسم است.

محقق حلى، جعفر بن حسن، معارج الاصول، ص 51.

صحت تقييد

قابليت تقييد لفظِ مستعمل در معناى مطلق; از علايم استعمال حقيقى

صحت تقييد، از علايم حقيقت است و در جايى مطرح مى گردد كه لفظى در معناى مطلقى استعمال گرديده و ترديد شود كه اين استعمال حقيقى است يا مجازى; در اين گونه موارد اگر تقييد آن لفظ صحيح باشد، نشانه حقيقت بودن آن معنا در آن لفظ است، مانند لفظ «رقبه» كه مطلق بوده و رقبه مؤمن و كافر را در بر مى گيرد و چون قابليت تقييد دارد، اين صحت تقييد، دليل بر حقيقت بودن آن است.

اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 39.

صحت حمل

صحّت حمل لفظ بر يك معنا; از علايم استعمال حقيقى

يكى از نشانه هاى حقيقت، صحت حمل است; به اين معنا كه هرگاه در حقيقى يا مجازى بودن معنايى براى لفظى ترديد به وجود آيد، اگر حمل لفظ بر آن معنا صحيح باشدو سلب آن صحيح نباشد) نشان مى دهد كه استعمال اين لفظ در آن معنا، حقيقى است; مانند: استعمال لفظ «اسد» در حيوان درنده كه حمل حيوان درنده بر اسد صحيح و نشانه حقيقت است.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص (116-115).

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 1، ص (111-108).

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 227.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 34.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 33.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص 65.

صحت سلب

صحت سلب لفظ از يك معنا; از علايم استعمال مجازى

صحت سلب از علايم مجاز است; به اين معنا كه هر گاه لفظى در معنايى استعمال شود و سلب معنا از آن لفظ صحيح باشد، استعمال لفظ در آن معنا، مجازى است; براى مثال، اگر لفظ «اسد» در رجل شجاع استعمال گردد و ترديد شود اين استعمال حقيقى است يا مجازى، در صورتى كه بتوان آن معنا را از لفظ اسد سلب نمود، مانند: «الرجل الشجاع ليس باسد»، اين صحت سلب، علامت مجازى بودن چنين استعمالى است.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص (33-32).

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 115.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 34.

ذهنى تهرانى، محمد جواد، تحرير الفصول، ج 1، ص 107.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص 65.

صحت شأنى

ر.ك: صحيح اقتضايى

صحت فعلى

ر.ك: صحيح فعلى

صحت و فساد

تماميت و عدم تماميت اجزا و شرايط

صحت، در مقابل فساد و در لغت به معناى تماميت است. در علم اصول، صحت به معناى دارا بودن تمام اجزا و شرايط و در مقابل فساد است كه به معناى دارا نبودن تمام اجزا و شرايط است كه سبب عدم ترتب آثار مطلوب از شى ء مى باشد; يعنى اگر چيزى صحيح باشد آثارى دارد، ولى اگر فاسد شد آن آثار در خارج پديد نمى آيد.

اختلاف است كه آيا صحت و فساد از مجعولات تشريعى و احكام وضعى است، مانند: زوجيت، حريت و ملكيت، و يا اين

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 534
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست