سنت اهل
بيت(عليهم
السلام)،
مقابل سنت
نبوى بوده و
به گفتار و
كردار و تقرير
امامان معصوم(عليهم
السلام) كه
اولين آنها
حضرت على بن
ابيطالب(عليه
السلام) و
آخرين آنها
امام زمان (عج)
مى باشد و
حضرت فاطمه
زهرا(عليها
السلام) گفته
مى شود.
نزد اهل
تسنن تنها سنت
نبوى لازم
الاتباع و حجت
است، اما نزد
عالمان
امامى، سنت
اهل بيت آن حضرت
نيز حكم سنت
نبوى را دارد.
نكته:
اعتقاد
علماى شيعه آن
است كه بيان
احكام از جانب
معصومان(عليهم
السلام) از
نوع روايت و
حكايت سنت و
هم چنين از
باب اجتهاد
ظنى و استنباط
از مصادر
تشريع نيست،
بلكه خود اهل
بيت مصدر براى
تشريع هستند;
يعنى از طريق
دريافت و
تعليم از رسول
خدا(صلى الله
عليه وآله)يا
امام قبلى و
يا از طريق
الهام، بيان
كننده احكام
واقعى الهى
هستند، پس قول
آنها خود سنت
است نه حكايت
از سنت، و اين
كه گاهى
معصومان(عليهم
السلام) از
نبى مكرم
اسلام(صلى
الله عليه
وآله) روايت
نقل مى كنند،
يا از باب نقل
نص است و يا
انگيزه هاى
ديگر سبب نقل
سنت نبوى از
طرف آنها شده
است.
مظفر، محمد
رضا، اصول
الفقه، ج 2، ص 63.
محمدى،
على، شرح اصول
فقه، ج 3، ص (117-115).
طباطبايى
حكيم، محمد
تقى، الاصول
العامة للفقه
المقارن، ص 147.
سنت
پيامبر(صلى
الله عليه
وآله)
ر.ك: سنت
نبوى
سنت
تقريرى
سكوت و عدم
ردع عالمانه
معصوم(عليه
السلام) نسبت
به فعل يا
گفتار افراد
سنت تقريرى
آن است كه كسى
در منظر و
مسمع معصوم(عليه
السلام)كارى
انجام دهد و
يا سخنى درباره
يك حكم شرعى
به زبان آورد
و يا اعتقاد
خاصى را بيان
كند و
معصوم(عليه
السلام) با
علم و توجه،
سكوت نموده و
جلوى اين عمل
يا گفتار يا
پندار را
نگيرد; اين
سكوت به معناى
صحه گذاشتن و
امضاى آن فعل
يا قول يا
عقيده است و
سنت تقريرى
ناميده مى شود.
نكته:
تقرير
معصوم(عليه
السلام) در
جايى كه
احتمال حرمت
فعلى داده مى
شود، در جواز
آن ظهور دارد
و در جايى كه
كسى نزد
معصوم(عليه
السلام) معامله
يا عبادتى
انجام مى دهد
و او آن را تقرير
مى كند، بر
مشروعيت
عبادت و صحت
معامله دلالت
مى نمايد.
محمدى،
على، شرح اصول
فقه، ج 3، ص 130.
مظفر، محمد
رضا، اصول
الفقه، ج 2، ص (68-67).
طباطبايى
حكيم، محمد
تقى، الاصول
العامة للفقه
المقارن، ص 212.
سنت حاكى
ر.ك: خبر
سنت زوائد
ر.ك: مستحب
سنت
صحابه
قول، فعل و
تقرير صحابه
پيامبر(صلى
الله عليه وآله)
سنت صحابه
به معناى قول
(گفتار)، فعل
(كردار) و تقرير
هر يك از
صحابه
پيامبر(صلى
الله عليه وآله)
است.
دانشمندان
اصولى چه
امامى و چه
اهل سنت بر
اين ديدگاه
اتفاق دارند
كه سنت، همان
گفتار، كردار
و تقرير رسول
خدا(صلى الله
عليه وآله)
است.
آن چه ميان
ايشان مورد
اختلاف است،
اطلاق سنت بر
قول، فعل و
تقرير صحابه
پيامبر(صلى
الله عليه
وآله) و
امامان
معصوم(عليهم
السلام)است.
برخى از
دانشمندان
اهل سنت همچون
«شاطبى» در «الموافقات»
معتقدند قول،
فعل و تقرير
صحابه نيز سنت
به شمار مى آيد
و همانند سنت
رسول خدا(صلى
الله عليه
وآله) حجيت و
اعتبار دارد،
در حالى كه
شامل روش امامان(عليهم
السلام) نمى
شود. علماى
اماميه بر اين
عقيده اند كه
قول، فعل و
تقرير امامان
معصوم(عليهم
السلام)نيز
سنت است، ولى
قول، فعل و
تقرير صحابه
غير معصوم سنت
نيست.
نكته:
در بحث سنت
صحابه، به
صحابى به
عنوان فردى كه
مصاحبت رسول
خدا(صلى الله
عليه وآله) را
درك كرده است
نظر مى شود،
چه در زمره
راويان و مجتهدان
باشد و چه
نباشد، اما در
بحث مذهب
صحابى، به
صحابى از اين
نظر كه راوى و
يا مجتهد است
نظر مى شود و
عمل او مورد
بحث قرار مى گيرد[1]
نيز ر.ك:
مذهب صحابه.
[1]طباطبايى
حكيم، محمد
تقى، الاصول
العامة للفقه
المقارن، ص 143
جناتى،
محمد
ابراهيم،
منابع اجتهاد
(از ديدگاه
مذاهب
اسلامى)، ص 75.
موسوى
بجنوردى،
محمد، مقالات
اصولى، ص 25.
بحرالعلوم،
محمد،
الاجتهاد
اصوله و
احكامه، ص 70.
سنت ظاهرى
ر.ك: خبر
سنت ظنى
احاديث
ظنّى - از جهت
سند يا دلالت -
حكايت كننده
از سنّت
معصوم(عليه
السلام)
سنت ظنى،
مقابل سنت
قطعى و به
معناى خبرها و
احاديثى