responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 427

(باعث و مبعوث) و يك مبعوث اليه لازم است كه با امر مناسبت دارد.

نيز ر.ك: طلب.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 84.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 3، ص (354-336).

حيدر، محمد صنقور على، المعجم الاصولى، ص (718-717).

حقيقت عرفى

وضع لفظ براى معناى خاص توسط عرف

هرگاه لفظى نزد عرف در معنايى حقيقت پيدا كند به آن حقيقت عرفى مى گويند; به بيان ديگر، به لفظى كه نزد عرف براى معنايى خاص وضع شده باشد حقيقت عرفى مى گويند، مانند: لفظ «دابّه» كه در لغت به معناى جنبنده است، اما نزد عرف به معناى چارپا مى آيد.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 118.

منصورى، خليل رضا، نظرية العرف و دورها فى عملية الاستنباط، ص 52.

طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص 42.

محمدى، ابوالحسن، مبانى استنباط حقوق اسلامى يا اصول فقه، ص 38.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 1، ص 286.

محقق حلى، جعفر بن حسن، معارج الاصول، ص 51.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 1، ص 37.

حقيقت عرفى خاص

وضع لفظ براى معناى خاص توسط عرف خاص

حقيقت عرفى خاص، مقابل حقيقت عرفى عام بوده و عبارت از لفظى است كه در ميان عرف خاص گروه يا صنفى خاص و يا قبيله اى معين براى معنايى وضع شده و در آن معنا به كار مى رود، به گونه اى كه اصطلاح گرديده است، مثل: كلمه نصب، رفع و جر در عرف نحوى ها، يا جوهر و عرض نزد منطقى ها.

نكته:

به طور معمول، لفظ بر اثر كثرت استعمال در ميان عرفى خاص، از معناى لغوى به معناى جديد نقل پيدا مى كند.

غزالى، محمد بن محمد، المستصفى من علم الاصول (به ضميمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت)، ج 1، ص 203.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 1، ص 296.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 1، ص 293.

اعتمادى، مصطفى، موضح القوانين، ص 15.

محمدى، ابوالحسن، مبانى استنباط حقوق اسلامى يا اصول فقه، ص 34.

حقيقت عرفى خاص تخصصى

وضع تعيّنىِ لفظ براى معناى خاص توسط عرف خاص

حقيقت عرفى خاص تخصصى، مقابل حقيقت عرفى خاص تخصيصى بوده و به اين معنا است كه در ميان عده اى خاص (عرف خاص) يك لفظ به كمك قرينه در غير معناى لغوى خود استعمال شود و بر اثر زيادى استعمال، در آن معناى جديد، حقيقت گردد، به گونه اى كه بدون قرينه نيز در آن معنا به كار رود.

اعتمادى، مصطفى، موضح القوانين، ص 15.

حقيقت عرفى خاص تخصيصى

وضع تعيينىِ لفظ براى معناى خاص توسط عرف خاص

حقيقت عرفى خاص تخصيصى، مقابل حقيقت عرفى خاص تخصصى بوده و به اين معنا است كه فردى از عرف خاص، يك لفظ را با وضع تعيينى در يك معناى معين وضع نمايد و سپس آن لفظ در ميان آن عرف خاص در آن معناى حقيقى استعمال گردد.

اعتمادى، مصطفى، موضح القوانين، ص 15.

حقيقت عرفى عام

وضع لفظ براى معناى خاص توسط عرف عام

حقيقت عرفى عام، مقابل حقيقت عرفى خاص بوده و به اين معنا است كه لفظى در نزد عرف عام (مقابل عرف خاص) از راه وضع تعيينى يا تعينى، در معنايى غير از معناى لغوى خود حقيقت پيدا كند، مثل: لفظ «دابّه» كه در لغت براى دلالت بر هر جاندارى كه روى زمين راه مى رود وضع شده است، ولى مردم آن را تنها براى حيوان چهار پا به كار مى برند.

غزالى، محمد بن محمد، المستصفى من علم الاصول (به ضميمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت)، ج 1، ص 203.

محمدى، ابوالحسن، مبانى استنباط حقوق اسلامى يا اصول فقه، ص 35.

حقيقت عرفى عام تخصصى

وضع تعيّنىِ لفظ براى معناى خاص توسط عرف عام

حقيقت عرفى عام تخصصى، مقابل حقيقت عرفى عام تخصيصى بوده و در جايى است كه عامه مردم در ابتدا لفظى را به كمك قرينه در غير معناى لغوى خود به كار ببرند و سپس به مرور و بر اثر زيادى استعمال لفظ در معناى جديد، ديگر نياز به آوردن قرينه نباشد و لفظ در آن معنا وضع تعينى پيدا كند; مثل لفظ «دابّه» كه در لغت به معناى هر جنبنده اى است و در ميان عامه مردم تنها براى حيوان چهار پا استعمال مى شود.

اعتمادى، مصطفى، موضح القوانين، ص 15.

حقيقت عرفى عام تخصيصى

وضع تعيينىِ لفظ براى معناى خاص توسط عرف عام

حقيقت عرفى عام تخصيصى، مقابل حقيقت عرفى عام تخصصى بوده و در جايى است كه فردى از عرف عام، لفظى را با وضع تعيينى، در معنايى غير از معناى لغوى آن به كار ببرد و به دنبال آن، عرف عام نيز اين لفظ را در آن معنا استعمال نمايد.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 427
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست