responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 371

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص (17-16).

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 2، ص (3-2).

سبحانى تبريزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 3، ص 19.

جاعل الفاظ

ر.ك: واضع الفاظ

جامع (قياس)

ر.ك: علت (قياس)

جامع (معنا

عنوانِ كلّى شامل همه افراد مشترك در يك معنا

جامع (معنا)، به مفهومى كلى و عنوانى فراگير گفته مى شود كه دربرگيرنده تمامى افراد و مصاديق خود مى باشد، مانند: مفهوم انسان كه جامع ميان همه افراد آن است.

مباحث مربوط به جامع (معنا) در كتاب هاى اصولى در موارد مختلف هم چون مبحث مشتق و مبحث صحيح و اعم مطرح شده است.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص 91و371.

خمينى، روح الله، تهذيب الاصول، ج 1، ص 73.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 25.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 140.

جامع اعمى (صحيح و اعم

مفهوم مشترك ميان افراد صحيح و فاسدِ يك موضوع فقهى

جامع اعمى (صحيح و اعم) مقابل جامع صحيحى و به معناى مفهوم مشتركى است كه اعمى در بحث صحيح و اعم براى افراد و مصاديق مختلف يك عبادت و يا معامله خاص، در نظر مى گيرد، كه شامل تمام افراد صحيح و فاسد مى گردد; براى مثال، لفظ نماز، از نظر اعمى، براى دلالت بر نماز صحيح و فاسد كه داراى افراد و مصاديق مختلف است، وضع شده است. از نظر اعمى لازم است قدر جامعى (مفهوم مشتركى) بين افراد صحيح و فاسد، تصور شود تا به عنوان موضوع له، در نظر گرفته شود.

در تصوير جامع اعمى از سوى اصوليون وجوهى بيان شده است:

1. برخى هم چون مرحوم «محقق قمى» در كتاب «قوانين الاصول»، معتقدند موضوع له الفاظ عبادات اجزايى است كه جنبه ركنيت دارد، براى مثال، در نماز پنج ركن وجود دارد كه موضوع له لفظ نماز، اين اركان پنج گانه است، زيرا اگر اين اركان تحقق داشته باشد، نماز هم تحقق دارد و چنان چه يكى از آن پنج ركن از بين برود نماز هم منتفى مى شود. بنابراين ساير اجزا و شرايط نماز، جزء مأموربه بوده و در مقام امتثال بايد آنها را به جا آورد، اما در صدق مفهوم و موضوع له نماز دخالتى ندارند[1]

[2]برخى ديگر از اصولى ها معتقدند جامع اعمى، معظم اجزاى عبادت است، براى مثال، در نماز كه داراى ده جزء است، جامع اعمى، وجود هفت يا هشت جزء مى باشد، كه اگر نمازى داراى اين اجزا باشد، اسم نماز بر آن صدق مى كند و در غير اين صورت، اسم نماز بر آن اجزا گذاشته نمى شود

[3]گروهى بر اين باورند كه وضع الفاظ عبادات مانند اعلام شخصى است; يعنى همان طور كه در اعلام شخصى، تبادل حالات، دخالتى در تفاوت صدق لفظ بر معنا و حقيقت بودن آن ندارد، در الفاظ عبادات، مانند نماز، هم اين گونه است; يعنى در الفاظ عبادات نيز گفته مى شود كه نماز داراى حالات مختلفى است (حالت صحت و حالت فساد) اما اين تفاوت حالات، سبب تغيير موضوع له و مسمّا نمى شود

[4]عده اى ديگر معتقدند جامع اعمى، همان چيزى است كه تسميه عرفى بر آن صدق مى كند; يعنى در نظر عرف نام عبادت خاص بر آن صادق است; به اين بيان كه الفاظ عبادات، در ابتدا براى مفهوم عبادت صحيح تام الاجزاء و الشرايط وضع شده است، مثل اين كه شارع، لفظ نماز را براى نماز فرد حاضر مختار كه داراى ده جزء است وضع نموده، اما عرف مسامحه مى كند و لفظ نماز را بر عبادتى هم كه فاقد بعضى از اجزا و شرايط باشد، اطلاق مى كند، خواه آن نماز صحيح و خواه فاسد باشد

[5]بعضى اعتقاد دارند وضع اسماى عبادات، مانند وضع الفاظ مقادير و اوزان است; به اين بيان كه واضع در وضع اسامى اوزان و مقادير، براى مثال، وقتى مى خواسته كلمه «خروار» را نام گذارى كند، آن را براى «صد من» در نظر گرفته، اما «صد من» را به طور دقيق موضوع له قرار نداده است، بلكه گفته اگر مختصرى هم از آن مقدار كمتر يا بيشتر باشد مانعى ندارد. يا اين كه واضع در ابتدا لفظ مذكور را براى خصوص «صد من» وضع كرده، اما بعد بر اثر كثرت استعمال و تسامح هاى عرفى، در مواردى كه مختصرى كم و يا زياد باشد نيز استعمال شده است، از اين رو، اعمى مى گويد: چه مانعى دارد كه الفاظ عبادات، مانند نماز، هم اين گونه باشد كه شارع مقدس، نماز صحيح را در نظر گرفته، اما لفظ نماز را براى «صحيح» وضع نكرده، بلكه اگر نمازى هم كمى با آن نماز مقصود شارع تفاوت داشته باشد، عنوان نماز حقيقتاً بر آن صادق باشد

نكته:

برخى براى جامع (چه جامع اعمى و چه صحيحى) سه خصوصيت ذكر كرده اند:

1. جامع بايد مقدور مكلف باشد;

2. جامع بايد قطع نظر از تعلق امر، و قطع نظر از عنوان امر خودش تحقق و واقعيت داشته باشد;

3. جامع بايد بسيط باشد[2]

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 371
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست