responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 370

توفيق عرفى

ر.ك: جمع عرفى

توفيق عرفى مقبول

ر.ك: جمع عرفى

توقف

ترك فتوا يا ترك عمل به دليل فقهى

توقف، به معناى عمل نكردن يا فتوا ندادن طبق مضمون دليلى خاص مى باشد. در اصول فقه در موارد مختلفى از توقف، بحث به ميان آمده است، از جمله:


[1]در دوران بين محذورين، برخى توقف كرده اند; به اين معنا كه در اين مسئله، نه ملتزم به وجوب شده اند نه ملتزم به حرمت و نه اباحه ظاهرى، بلكه اصلا حكم نكرده و واقعه را بدون حكم قلمداد نموده اند

به اين ترتيب، اين گروه در مقام عمل، داراى آزادى عمل مى باشند; يعنى يا آن عمل را انجام مى دهند، كه با احتمال وجوب مى سازد و يا آن را ترك مى كنند، كه با احتمال حرمت سازگار است.

[2]در تعارض ادله، اگر دو يا چند دليلى كه در حكمى شرعى تعارض كرده اند متعادل باشند و هيچ يك بر ديگرى ترجيحى نداشته باشد، برخى از اصوليون توقف را پيشنهاد كرده و به هيچ يك از دو دليل متعارض عمل نمى كنند

نكته اول:

توقف دو نوع است:

1. توقف در مقام عمل; يعنى اين كه مكلف طبق هيچ كدام از ادله متعارض عمل نكند و منتظر رسيدن بيان معصوم7 بماند;

2. توقف در مقام فتوا، كه مجتهد طبق هيچ كدام از ادله متعارض فتوا ندهد[1]

نكته دوم:

فرق تساقط با توقف اين است كه در تساقط، هر دو دليل ناديده گرفته شده و در مقام عمل، به يكى از اصول عملى مراجعه مى شود، ولى در توقف، در صورتى به اصل عملى رجوع مى شود كه مؤداى اصل عملى با يكى از دو دليل مطابق باشد; در غير اين صورت، به اصل نمى توان رجوع كرد، زيرا احداث قول ثالث پيش مى آيد[2]


[1]محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 3، ص 469

[2]محمدى، على، شرح رسائل، ج 7، ص 56

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 214.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 760.

«ث»

ثواب و عقاب

جزاى اعمال خير و شرّ

ثواب و عقاب، دو اصطلاحى است كه بيشتر در مباحث كلامى مطرح گرديده و معركه آراى كلامى مى باشد.

«ثواب» يعنى پاداش و جزاى خير كه از سوى پروردگار به بندگان مؤمن در برابر اطاعت از تكاليف الهى و انجام كارهاى نيك داده مى شود. و «عقاب» سزا و جزاى بدى (عذاب) است كه در روز قيامت به بندگان كافر يا عاصى، به دليل كفر يا انجام كارهاى ناروا و خلاف شرع، مى رسد.

نكته:

ميان متكلمان (شيعه، اشاعره، معتزله) و فلاسفه درباره ثواب و عقاب، مباحثى مطرح است، از جمله اين كه آيا مدح و ذم همان ثواب و عقاب است يا خير; آيا ثواب و عقاب استحقاقى است يا نه; آيا عقاب كفار و گناهكاران، دايمى است يا مقطعى; و در چه صورت عبد استحقاق ثواب و عقاب دارد.

براى كسب اطلاع بيشتر به كتاب هاى معتبر كلامى رجوع شود.

دهخدا، على اكبر، لغت نامه دهخدا، ج 10، ص 14091.

همان، ج 5، ص 6403.

تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 1، ص 171.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 126.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 2، ص (121-99).

«ج»

 

جاعل

آفريننده يا اعتبار كننده چيزى بنفسه يا براى چيز ديگر

جاعل، به معناى جعل كننده، اعتبار كننده، خلق كننده و قرار دهنده مى باشد. جاعل در جعل بسيط، چيزى را كه معدوم بوده است خلق مى نمايد، مثل: جعل (خلق) انسان. جاعل در جعل مركب، چيزى را براى چيزى (و صفتى را براى موصوف) قرار داده يا اعتبار مى كند، مثل: جعل (قرار دادن) سفيدى براى جسم (جعل تكوينى) و يا جعل (اعتبار) وجوب براى نماز ظهر (جعل اعتبارى).

نيز ر.ك: جعل بسيط; جعل مركب.

فيض، عليرضا، مبادى فقه و اصول، ص 299.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 3، ص 87.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 48.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 2، ص 279.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 370
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست