responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 364

تمييز حجت از لاحجت

تشخيص دليل معتبر از ميان دو يا چند مصداق مردّد

تمييز حجت از لاحجت، به معناى تشخيص دليل معتبر است، در مواردى كه يكى از دو دليل، به طور نامعين حجت باشد، مثل تعيين حجيت يكى از دو حديثى كه با هم مشتبه شده اند و علم اجمالى وجود دارد كه يكى از آن دو به طور قطع حجت است و ديگرى داراى شرايط حجيت نيست. براى تمييز حجت از لاحجت ملاك هايى وجود دارد كه در مستند «مميزات حجت از لا حجت» بيان شده است.

در باب اشتباه حجت به لاحجت، براى تعيين حجت، قواعد باب تعارض جارى نمى شود بلكه قواعد باب علم اجمالى جارى مى شود; بنابراين اگر احتياط ممكن باشد، بايد احتياط كرد، وگرنه نوبت به تخيير عقلى مى رسد.

قديرى، محمد حسن، البحث فى رسالات عشر، ص 390.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 8، ص 145.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 6، ص 197.

تناسب حكم و موضوع

ر.ك: مناسبت حكم و موضوع

تنافى بالذات

ر.ك: تنافى حقيقى

تنافى بالعرض

ر.ك: تنافى عرضى

تنافى حقيقى

ناسازگارى ذاتى ميان مدلول دو دليل

تنافى حقيقى، مقابل تنافى عرضى و به معناى ناسازگارى و تكاذب ميان مدلول دو دليل است، به گونه اى كه اجتماع آنها در يك موضوع محال مى باشد. تنافى حقيقى و ذاتى، يا به جهت اجتماع نقيضين است، مثل اين كه دليلى نماز جمعه را در عصر غيبت واجب و دليل ديگر غير واجب بداند، و يا به جهت اجتماع ضدين است، مثل اين كه دليلى نماز جمعه را در عصر غيبت واجب و دليل ديگرحرام بداند.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 6، ص 14.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 2، ص 502.

تنافى عرضى

ناسازگارى ميان مدلول دو دليل به قرينه امر خارجى

تنافى عرضى، مقابل تنافى حقيقى و به معناى تكاذب ميان مدلول دو دليلى است كه ذاتاً با يك ديگر تنافى نداشته و در خارج قابل جمع مى باشند، ولى به واسطه دخالت عوامل خارجى با يك ديگر تنافى پيدا كرده اند، مانند: تنافى دو حديثى كه يكى از آن دو، در ظهر روز جمعه، نماز جمعه و ديگرى نماز ظهر را واجب مى داند; اين دو دليل ذاتاً با هم تنافى ندارند، زيرا از نظر عقل، مانعى وجود ندارد كه هم نماز جمعه واجب باشد و هم نماز ظهر، ولى اجماع، كه دليل خارجى است، قائم شده بر اين كه تنها يك نماز در ظهر روز جمعه، تشريع شده است; از اين رو، اجماع سبب مى شود كه دو حديث، يكديگر را نفى كنند.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 6، ص 14.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 7، ص 240.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 2، ص 502.

تناقض

ناسازگارى مدلول دو دليل به صورت سلب و ايجاب

تناقض، در منطق از اقسام تقابل و به معناى تقابل «سلب و ايجاب» و يا «وجود و عدم» است. گفته شده: نقيض هر چيزى، رفع آن است; براى مثال، در باب مفردات، نقيض انسان، لا انسان است. در باب قضايا نيز هر گاه دو قضيه از نظر موضوع و محمول متحد ولى از نظر كم (كليت و جزئيت) و كيف (سلب و ايجاب) مختلف باشند و در صدق و كذب قابل اجتماع و يا ارتفاع نباشند، آن دو را متناقض مى گويند.

براى مثال، نقيض قضيه موجبه كليه هر انسانى متفكر است، سالبه جزئيه بعضى از انسان ها متفكر نيستند مى باشد.

در علم اصول در موارد زيادى از تناقض بحث شده است، همانند تنافى و تعارض ادله، زيرا تنافى ميان دو دليل يا به صورت تناقض است يا به صورت تضاد.

در جايى كه مدلول دو دليل، دو حكم متناقض باشد، تنافى به صورت تناقض است، مانند اين كه مدلول يك دليل، وجوب نماز جمعه و مدلول دليل ديگر، عدم وجوب آن باشد، زيرا بين وجوب و عدم وجوب، رابطه تناقض بر قرار است.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 3، ص 500.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 6، ص 128.

عزيز برزنجى، عبداللطيف عبدالله، التعارض و الترجيح بين الادلة الشرعية، ج 1، ص 36.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 113.

تناقض حقيقى

ناسازگارى ذاتى ميان مدلول دو دليل به صورت سلب و ايجاب

تناقض حقيقى، مقابل تناقض عرضى و به معناى تنافى ميان دو دليلى كه مدلول آنها ذاتاً با هم تناقض دارند، مانند: تناقض ميان دو دليلى كه يكى بر وجوب نماز جمعه و ديگرى بر عدم وجوب آن دلالت مى نمايد. با توجه به اين كه وجود هر چيزى با عدم آن نقيض

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 364
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست