responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 324

معناى تنافى مدلولى ميان تقريرى از معصوم(عليه السلام) و تقرير ديگرى از وى مى باشد، مثل اين كه شخصى در محضر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فعلى را انجام دهد و حضرت آن فعل را با تقرير خود تأييد نمايد، سپس شخص ديگرى در محضر حضرت(صلى الله عليه وآله)، فعلى را بر خلاف فعل شخص اول انجام دهد و حضرت با تقرير خود، فعل وى را نيز تأييد نمايد; در اين فرض، تعارض بين دو تقرير رخ مى دهد.

جمهور اصولى هاى اهل سنت معتقدند ميان دو فعل معصوم(عليه السلام)تعارض واقع نمى شود، و چون تقرير، جانشين فعل و در حكم آن است، بين دو تقرير نيز تعارض پيش نمى آيد.

نكته:

در كتاب هاى اصولى شيعى، تعارض تقرير و تقرير مطرح نشده است، هر چند كه حكم آن، همان حكم تعارض سنت و سنت است.

عزيز برزنجى، عبداللطيف عبدالله، التعارض و الترجيح بين الادلة الشرعية، ج 2، ص 206.

تعارض تقرير و فعل

تنافى ميان مدلول تقرير معصوم(عليه السلام) با فعل او

تعارض تقرير و فعل، از اقسام تعارض سنت با سنت و به معناى تنافى مدلولى ميان تقرير معصوم(عليه السلام) و فعل او مى باشد، مانند اين كه شخصى در محضر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فعلى را انجام دهد و آن حضرت با تقرير خود آن را تأييد نمايد، و سپس حضرت، خلاف تقرير خود را انجام دهد.

در تعارض تقرير و فعل، از ديدگاه اصوليون شيعه، بايد مطابق قواعد باب تعارض عمل كرد. اما از ديدگاه اصوليون اهل سنت، هنگام تعارض تقرير و فعل و نظاير آن، فعل بر فعلى حمل مى گردد كه اختصاص به پيامبر(صلى الله عليه وآله) دارد.

در كتاب «التعارض و الترجيح بين الادلة الشرعية» آمده است:

«و ذلك كأن يقرّ النبى(صلى الله عليه وآله) أحدا على فعل ثم يفعل خلافه، فهذا و امثاله يحمل الفعل فيهما على اختصاصه بالنبى(صلى الله عليه وآله)»[1]


[1]عزيز برزنجى، عبداللطيف عبدالله، التعارض و الترجيح بين الادلة الشرعية، ج 2، ص 205

تعارض تقريرين

ر.ك: تعارض تقرير و تقرير

تعارض تناقضى

تنافى ميان مدلول دو دليل، به صورت عدم امكان كذب هر دو

تعارض تناقضى، مقابل تعارض تضادى و به معناى تنافى ذاتى به صورت ايجاب و سلب، و به بيان ديگر، به معناى تنافى ميان مدلول دو دليل است، به گونه اى كه كذب يكى از آن دو در خارج، مساوق با صدق ديگرى باشد هر چند تنافى ميان آن دو از نوع تناقض اصطلاحى نباشد مانند: تعارض ميان دو دليل كه يكى از آن دو بر وجوب چيزى و ديگرى بر نفى وجوب آن دلالت كند; «اكرام العلماء واجب» و «اكرام العلماء ليس بواجب».

نكته:

اصل اولى در تعارض تناقضى، تساقط است.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 7، ص 245.

تعارض ثبوتى

ر.ك: تعارض مستقر

تعارض حاكم و محكوم

ر.ك: تعارض حكومتى

تعارض حالات پنج گانه الفاظ

ر.ك: تعارض احوال لفظ

تعارض حجت و حجت

ر.ك: تعارض دليل و دليل

تعارض حرمت و وجوب

ر.ك: دوران بين محذورين

تعارض حقيقت شرعى و لغوى

تنافى ميان احتمال حمل لفظ بر حقيقت شرعى يا معناى لغوى

تعارض حقيقت شرعى و لغوى، به معناى ترديد در حمل لفظ بر معناى حقيقى شرعى و يا معناى حقيقى لغوى آن است، در جايى كه هر دو احتمال داده مى شود; يعنى نسبت به لفظى كه از سوى شارع صادر شده، ترديد وجود دارد كه آيا در معناى لغوى به كار رفته يا شارع آن را نقل نموده و در معناى شرعى به كار برده است، مانند لفظ «صوم» كه در حمل آن بر معناى لغوى (مطلق امساك) و يا شرعى (امساك بر وجه مخصوص) ترديد وجود دارد.

در تعارض حقيقت شرعى و لغوى، ميان اصولى ها ى اهل سنت اختلاف است;

برخى چون «ابن حاجب» معتقدند اگر لفظى كه از سوى شارع صادر شده مردد بين چند معنا باشد، در اين صورت، در مرحله اول به معناى شرعى حمل مى شود و در صورتى كه چنين حملى ممكن نباشد، بر حقيقت عرفى حمل مى گردد و در صورت عدم امكان آن نيز، به حقيقت لغوى حمل مى گردد.

برخى ديگر همانند «غزالى» معتقدند اگر لفظ صادر شده از سوى شارع در ضمن جمله امرى و مُثبِت تكليف باشد، حقيقت شرعى است و اگر در نهى و ترك فعل وارد شده باشد، مجمل خواهد بود.

برخى مانند «آمدى» بر اين باورند كه لفظ در ضمن اثبات، حقيقت شرعى و در ضمن نهى، حقيقت لغوى دارد.

و برخى ديگر مثل «قاضى ابى بكر» به مجمل بودن كلام معتقد شده اند.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 324
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست