responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 285

جمله و يا سوره اى به قرآن كريم. عدم وقوع اين نوع تحريف، مورد اتفاق و اجماع تمام فرقه هاى اسلامى بوده و از مسائل قطعى است، چون نظم و اعجاز قرآن كريم به اندازه اى است كه اگر كلمه اى از خارج به آن اضافه شود، به سهولت و روشنى شناخته مى شود و افزون بر آن، تحريف به زيادت، با تحدى قرآن كريم منافات دارد، كه فرمود:

(وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْب مِمّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَة مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ); و اگر درباره آن چه بر بنده خويش فرو فرستاديم در شك و ترديد هستيد سوره اى مانند آن بياوريد و اگر راست گو هستيد به جز خدا گواهان خود را بخوانيد»[1]


[1]بقرة (2)،آيه 23

سبحانى تبريزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 3، ص (157-156).

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص (344-343).

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 403.

تحريف به نقصان

تحريف لفظىِ ناشى از حذف بعضى از الفاظ قرآن

تحريف به نقصان، از اقسام تحريف لفظى و مقابل تحريف به زيادت بوده و به اين معنا است كه آن چه امروز در قرآن وجود دارد، كمتر از آن چيزى است كه بر قلب پيامبر(صلى الله عليه وآله) نازل شده است; يعنى بعضى از آيات و يا سوره ها از بين رفته و ضبط نشده است. تحريفى كه ميان علما مورد بحث مى باشد، همين نوع از تحريف است. اولين كسى كه معتقد به اين نوع از تحريف شد «بخارى» بود كه در «صحيح» خود ادعا كرد «عمر» مى گويد: آيه اى در قرآن كريم بوده است مبنى بر اين كه پيرمرد و پيرزن زانى را بايد سنگ سار نمود.

و به دنبال بخارى، «مسلم» هم در «صحيح» خود روايتى از عايشه نقل مى كند كه آيه اى در قرآن وجود داشت كه بيان مى كرد: اگر طفلى ده بار از دايه اى شير بخورد، رضاع شرعى حاصل مى شود و بعد آيه اى ديگر آمد كه اگر پنج نوبت شير دهيد كافى است. اما اين ناسخ و منسوخ در قرآن فعلى وجود ندارد. نظر مشهور علماى اهل تسنن و شيعه آن است كه چنين تحريفى وجود ندارد.

سبحانى تبريزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 3، ص (157-156).

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ج 1، ص 403.

جناتى، محمد ابراهيم، منابع اجتهاد (از ديدگاه مذاهب اسلامى)، ص (38-35).

موسوى بجنوردى، محمد، مقالات اصولى، ص (15-13).

تحريف كتاب

كم يا زياد شدن قرآن كريم

تحريف، در لغت به معناى تغير يا تغيير چيزى از محل آن مى باشد، چنان كه در آيه آمده است:

(مِنَ الَّذِينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ...); «از جهودان كسانى اند كه سخنان خدا را از جاهايش تغيير مى دهند»1

تحريف كتاب، در اصطلاح، به همان معناى لغوى است; يعنى قرآن كريم دست خوش تغيير و كم و زياد شدن قرار گيرد.

براى اين كه روشن شود آيا در قرآن تحريف واقع شده يا نه، ذكر مقدمه اى لازم است. تحريف بردو قسم است:

أ) تحريف لفظى; ب) تحريف معنوى.

تحريف لفظى نيز بر سه قسم است:


[1]تحريف به زيادت; 2. تحريف به نقصان; 3. تحريف به تبديل و تغيير

تحريف معنوى نيز بر دو قسم است:


[1]تحريف به معناى تغيير در معنا; 2. تحريف به معناى تطبيق دادن آيه به غير مورد نزول آن

تحريف لفظى به زيادت و يا نقصان هم خود اقسامى دارد:

تحريف به زيادت يا نقصان يك حرف، يك كلمه، يك جمله، يك آيه و يا يك سوره.

تحريف لفظى به تغيير و تبديل هم داراى دو قسم است: 1. تحريف به تغيير يك حركت و اعراب; 2. تحريف به تغيير حرف يا حروف.

در اين كه كدام يك از اقسام تحريف، در قرآن واقع شده است، اختلاف وجود دارد:

اين كه تحريف معنوى (به هر دو قسمش) واقع شده است، مورد اتفاق مى باشد. در عدم تحريف لفظى به زيادت نيز اجماع وجود دارد و كسى معتقد به آن نشده است، چون قرآن در حدّى از اعجاز است كه اگر چيزى به آن اضافه شود حتماً معلوم مى شود و اين مسئله با تحدى قرآن نيز ناسازگار است.

اما نسبت به تحريف از طريق تغيير در حركت و اعراب قرآن، در صورت قائل شدن به اين كه تمام قرائت هاى هفت گانه از طرف حق تعالى رسيده است، بايد گفت: آن نيز واقع نشده است; اما اگر كسى به صحت يك قرائت از سوى نبى اكرم(صلى الله عليه وآله) اعتقاد داشته باشد، بقيه قرائت ها تحريف در قرآن محسوب شده و بايد از آنها پرهيز شود.

تنها موردى كه باقى مى ماند، تحريف به نقصان يا به تغيير حرف يا كلمه است كه آن همان تحريفى است كه ميان اصولى ها و مفسران، از آن بحث شده و مورد نفى واثبات قرار گرفته است. مشهور و معروف بين فريقين (شيعه و سنى) عدم وقوع مطلق تحريف در قرآن است، ولى عده كمى از اهل سنت و شيعه، هم چون اخبارى ها، به تحريف معتقد شده اند، كه به عقيده آنها اعتنايى نمى شود.

مرحوم «شيخ صدوق» در اين باره نوشته است: اعتقاد ما

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 285
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست