responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 279

«صاحب كتاب «المصادر».

دوره ششم، دوره نهضت مجدد:

اين دوره به وسيله «محمد بن احمد بن ادريس حلى» آغاز شد.

نام برخى از اصولى هاى معروف اين دوره در زير مى آيد:

1. «محقق حلى» مؤلف كتاب «نهج الوصول الى معرفة الاصول» و كتاب «معارج الاصول»;

2. «علامه حلى» مؤلف كتاب «تهذيب الوصول الى علم الاصول»;

3. «فخر المحققين» مؤلف كتاب «غاية السؤول فى شرح تهذيب الاصول»;

4. «شهيد ثانى» مؤلف كتاب «تمهيد القواعد»;

5. «شيخ بهايى» مؤلف كتاب «زبدة الاصول».

دوره هفتم، دوره ضعف:

اين دوره، در اثر نهضت اخبارى ها به وجود آمد و از مهم ترين پيش آهنگان اين نهضت، مولى «محمد امين استرآبادى» مؤلف كتاب «الفوائد المدنية» بود. در اين دوره، بر اثر برخورد شديدى كه ميان «اخبارى ها» و «اصولى ها» وجود داشت، كتاب هاى مهمى در علم اصول تأليف شد، همانند:

1. «غاية المأمول فى شرح زبدة الاصول» اثر فاضل جواد;

2. «وافيه» اثر فاضل تونى;

3. «حاشيه معالم الاصول» اثر ملا صالح مازندرانى.

دوره هشتم، دوره جديد:

اين دوره كه از اواخر قرن دوازدهم آغاز شد، با قيام مرحوم «وحيد بهبهانى» و شاگردان مكتب وى همانند «سيد مهدى بحر العلوم»، «شيخ جعفر كاشف الغطاء»، «ميرزا ابوالقاسم قمى»، «سيد محسن أعرجى كاظمى»، «مولا احمد نراقى»، «شيخ محمد حسن نجفى»، (صاحب جواهر) و «شيخ انصارى» بر ضد اخبارى گرى، علم اصول فقه به تدريج به اوج كمال خود رسيد.

برخى از كتاب هايى كه در اين دوره تاليف شد، عبارت اند از:

1. «الفوائد الحائرية» تأليف وحيد بهبهانى;

2. «قوانين الاصول» اثر ميرزاى قمى;

3. «مفاتيح الاصول» اثر احمد بن محمد مهدى نراقى;

4. «الفصول فى علم الاصول»، نوشته شيخ محمد حسن بن عبدالرحيم;

5. «فرائد الاصول»، اثر شيخ مرتضى انصارى;

6. «كفاية الاصول»، نوشته آخوند خراسانى.

گرجى، ابوالقاسم، تاريخ فقه و فقها، ص 1و(335-305).

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 1، ص (ج-ع).

صدر، محمد باقر، المعالم الجديدة للاصول، ص (89-46).

شهابى، محمود، تقريرات اصول، ج 1، ص 14.

حيدرى، على نقى، اصول الاستنباط، ص 41.

تاريخچه استصحاب

مباحث پيرامون پيدايش و ماهيت استصحاب

اصل استصحاب از اصول عملى است. اين اصطلاح در كلمات معصومان(عليهم السلام) وجود ندارد، اما مفاد و معناى آن در روايات موجود است، چنان كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرموده است: «فليطرح الشك و ليبن على ما استيقن». هم چنين از امام صادق(عليه السلام)روايت شده كه: «لا تنقض اليقين ابدا بالشك».

اين قاعده با اسم خاص آن در كتاب هاى قدماى از فقهاى تشيع و تسنن وجود دارد; كتاب هايى هم چون: «الذريعة» سيد مرتضى، «عُدّة الاصول» شيخ طوسى و «المعتبر» محقق، از علماى شيعه، و «المستصفى» غزالى و «الاحكام فى اصول الاحكام» آمدى، از اهل سنت.

در مورد اين كه استصحاب از ادله عقلى يا شرعى و يا از امارات عقلايى است، اختلاف وجود دارد; بيشتر قدماى اصولى شيعه آن را از ادله عقلى دانسته اند. ولى بيشتر متأخران، آن را حجت شرعى، و برخى هم چون امام خمينى آن را از امارات عقلايى مى دانند.

هم چنين در اين كه استصحاب، اماره و يا از اصول عملى است، اختلاف وجود دارد و كسانى كه آن را اماره دانسته اند، در اين كه اماره شخصى يا نوعى است، و كسانى كه آن را اصل عملى مى دانند، در اين كه از اصول عملى محرز يا غير محرز است، اختلاف دارند. برخى نيز استصحاب را قاعده فقهى مى دانند، ولى بيشتر متأخران آن را از اصول عملى محرز دانسته اند و به همين دليل آن را «عرش الاصول و فرش الامارات» مى نامند.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 544.

كوثرانى، محمود، الاستصحاب فى الشريعة الاسلامية، ص (29-23).

تاريخچه اصول عملى

مباحث پيرامون پيدايش و سير تحوّل اصول عملى

تاريخچه اصول عملى، عبارت است از تبيين مراحل پيدايش اصول عملى و تحول آن در بستر زمان.

توضيح:

روشى كه در فقه شيعه براى استنباط احكام به كار گرفته مى شود مبتنى بر دو پايه بوده و در دو مرحله انجام مى گيرد:

1. در مرحله اول، فقيه از دليل حكم شرعى جستوجو مى نمايد;

[2]در مرحله دوم، وقتى از دست يابى به دليل حكم شرعى نا اميد مى شود در صدد تشخيص وظيفه در مقام عمل و رهايى مكلف از سرگردانى برمى آيد

اين روش استنباطى با روش استنباطى علماى عامه تفاوت

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 279
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست