responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 272

بحرالعلوم، محمد، الاجتهاد اصوله و احكامه، ص 144.

اهل ترجيح

مجتهدِ قادر بر ترجيح از ميان روايات منقول از امام يك مذهب فقهى

اهل ترجيح، نزد اهل سنت به كسى گفته مى شود كه روش اجتهادى اش بر اساس موازنه و ترجيح ميان روايات مختلفى كه از امام مذهبش به او رسيده، پايه ريزى شده است.

نيز ر.ك: اجتهاد اهل ترجيح.

طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص 592.

بحرالعلوم، محمد، الاجتهاد اصوله و احكامه، ص 144.

اهميت اصول فقه

ر.ك: فايده اصول فقه

ايجاب

ر.ك: وجوب

ايجاب غيرى

ر.ك: وجوب غيرى

ايجاد قول ثالث

ر.ك: خرق اجماع مركب.

باطن كتاب

ر.ك: بواطن كتاب

بحث از مخصص

ر.ك: فحص از مخصص

«ب»

 

بدا

آشكار شدن تغيير در امر تكوينىِ غير حتمى، بعد از خفاى آن بر بندگان

بدا، در لغت به معناى ظهور بعد از خفا است، چنان كه گفته مى شود: «بدا الفجر»، يعنى: صبحگاهان آشكار شد.

و در اصطلاح، به معناى تغيير امر غير حتمى در تكوينيات به دست حق تعالى بعد از خفاى آن بر بندگان است. در حقيقت، بدا در تكوينيات مانند نسخ در شرعيات مى باشد.

بدا مورد پذيرش علماى شيعه بوده ومبتنى بر سه امر است:

1. همه چيز در جهان، به مشيت پروردگار بستگى دارد;

2. ميان علم خالق و مخلوق تفاوت است و خفا تنها در علم مخلوق راه دارد و براى خداوند هيچ گونه خفايى نيست;

[3]خداوند در هيچ امرى مجبور نيست، بلكه در هر شرايطى بر اساس مصلحت، قضا و قدر را تغيير مى دهد

متكلمان شيعه، بدا را نسبت به خداوند متعال پذيرفته اند، ولى معتقدند به معناى مخفى بودن امرى بر پروردگار و سپس ظاهر شدن آن براى او نيست. آنها مى گويند: هرگاه خداوند حكمى را صادر كند و يا ايجاد چيزى را اراده فرمايد، از همان اول مى داند كه آن چه پديد آمده، هميشگى است و يا پس از مدت زمان معينى تغيير خواهد كرد يا از بين مى رود; پس بدا، آشكار شدن حقيقت براى پروردگار نيست، چون براى او همه حقايق از همان اول ظاهر مى باشد، بلكه بدا در حقيقت، آشكار شدن امرى است براى غير خدا (بندگان) كه به اراده خداوند و كيفيت آن و نوع حكم صادر شده از سوى او آگاهى نداشته اند.

ابن عقيل، على بن عقيل، الواضح فى اصول الفقه، ص 131.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص (941-940).

جناتى، محمد ابراهيم، منابع اجتهاد (از ديدگاه مذاهب اسلامى)، ص 66.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 5، ص 333.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 3، ص 518.

بدار

انجام وظيفه اضطرارى در اول وقت

بدار، به معناى پيشى گرفتن و مبادرت به انجام مأمورٌ به اضطرارى در ابتداى وقت، توسط مكلف مضطر مى باشد، مثل آن كه مكلف در اول وقت براى وضو آب نمى يابد ولى تا آخر وقت صبر نمى كند، بلكه در همان اول وقت تيمم كرده و نماز مى خواند.

درباره جواز يا عدم جواز بدار، اختلاف است:

مرحوم «آخوند خراسانى» در بحث از اِجزاى مأمورٌ به امر اضطرارى از مأمورٌ به امر واقعى، مى گويد: از نظر مقام ثبوت، احتمالاتى وجود دارد، و سپس در هر احتمال، بحث جواز يا عدم جواز بدار را نيز مطرح نموده است، به اين بيان كه:


[1]اگر مأمورٌ به اضطرارى (نماز با تيمم)، مانند مأمورٌ به واقعى اولى (نمازبا وضو) به تمام مصلحت و غرض مولا وافى باشد، در اين صورت، مبادرت به انجام نماز در اول وقت جايز است. اما اگر نماز با تيمم تنها در صورتى كه در آخر وقت خوانده شود به تمام مصلحت وافى است، بدار جايز نيست و مكلف بايد تا آخر وقت در حالت انتظار به سر برد و اگر دست رسى به آب پيدا نكرد، آن وقت به نماز با تيمم اقدام كند

در همين فرض، اگر مكلف مأيوس باشد از اين كه تا آخر وقت عذر او بر طرف شود، جايز است در همان اول وقت نماز را با تيمم بخواند. در اين فرض، اين نماز، به تمام مصلحت وافى است.

ولى اگر از دست يابى به آب مأيوس نباشد، بلكه اميد داشته باشد تا آخر وقت، آب به او برسد، بايد صبر كند و بدار جايز نيست.

2. اگر مأمورٌ به امر اضطرارى (نماز با تيمم)، به تمام مصلحت مأمورٌ به امر واقعى اولى (نماز با وضو) وافى نباشد، در اين صورت، براى مكلف بدار جايز نيست و بايد در حالت انتظار به سر برد، زيرا ممكن است آب پيدا شود و او تمام

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 272
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست