responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 255

شود، امر به نماز ساقط نمى شود.

نيز ر.ك: واجب تعبدى; تعبديات.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 276.

امر تعيينى

طلب انجام شىء معيّن

امر تعيينى، مقابل امر تخييرى است، و به امرى گفته مى شود كه مكلف را به انجام مأمورٌ به مشخصى فرمان مى دهد.

به عبارت ديگر، اگر مأموربه معين باشد و بدلى هم نداشته باشد، امر به آن را امر تعيينى مى گويند، مانند: امر به نماز، روزه و بيشتر واجبات.

نيز ر.ك: امر تخييرى; واجب تعيينى.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 76.

امر توصلى

امر غير محتاج به قصد قربت هنگام امتثال

امر توصلى، مقابل امر تعبدى است و به امرى گفته مى شود كه در سقوط آن قصد قربت شرط نيست، مانند: تطهير ظروف و لباس.

چنين امرى اگر به قصد قربت امتثال شود، بر آن ثواب مترتب مى شود، هر چند براى سقوط آن، قصد قربت لازم نيست.

نيز ر.ك: امر تعبدى; واجب توصلى.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 276.

امر ثانوى

امر متعلق به شىء، بعد از عدم امكان امتثال امر واقعى اوّلى

امر ثانوى، مقابل امر اولى است و به امرى گفته مى شود كه به عناوين ثانوى تعلق مى گيرد; يعنى امرى كه در حالاتى هم چون جهل به حكم واقعى، اضطرار، اكراه، تقيه و ساير عناوين ثانوى، متوجه مكلفان مى گردد، مانند: امر به تيمم در صورت عدم دست رسى به آب براى وضو يا در صورت ضرر داشتن آب براى مكلف در آيه شريفه: (فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً)[1]

امر ثانوى دو گونه است:

1. امر ثانوى اضطرارى، كه نوعى امر واقعى است و در مواقع اضطرار متوجه مكلف مى شود;

[2]امر ثانوى ظاهرى، كه در صورت جهل و شك مكلف به حكم واقعى، متوجه او مى گردد

نيز ر.ك: امر اولى; امر ظاهرى; امر اضطرارى.


[1]نساء (4)، آيه 43

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 1، ص 298.

ولايى، عيسى، فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول، ص 36.

امر جدى

ر.ك: امر حقيقى

امر حقيقى

امر ناشى از اراده جدّى مولا به سبب مصلحت داشتن متعلق

امر حقيقى، مقابل امر صورى بوده و به امرى گفته مى شود كه اراده حقيقى مولا به ايجاد متعلق آن در خارج تعلق گرفته است; به بيان ديگر، اگر متعلق امر به سبب مصلحت دار بودن، مطلوب حقيقى مولا باشد، موجب تعلق اراده حقيقى و جدى مولا به ايجاد آن در خارج مى گردد و به دنبال آن، امرى از جانب مولا صادر و به وسيله آن مكلف به سوى انجام مطلوب در خارج روانه مى شود; بر خلاف امر صورى كه متعلق امر، هيچ مصلحتى ندارد و اراده حقيقى مولا به آن تعلق نگرفته است. بر امتثال امر حقيقى، ثواب و بر مخالفت با آن، عقاب مرتب مى گردد.

اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 109.

بروجردى، حسين، نهاية الاصول، ص 115.

عراقى، ضياء الدين، نهاية الافكار، ج 2،1، ص 172.

امر خاص

امر متعلق به شىء خاص

اگر متعلق امر، شيئى خاص و يا مقيد به مكان و يا زمان خاصى باشد، آن را امر خاص مى گويند، مانند: «اقتل زيدا» يا «اكرم عمراً» يا «صم يوم الجمعة».

نيز ر.ك: امر مقيد; امر عام.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 2، ص 154.

امر در مقام توهم حظر

ر.ك: امر بعد حظر

امر شرعى

امر صادر شده از سوى شارع

امر شرعى، مقابل امر عرفى است و به امرى گفته مى شود كه از سوى شارع مقدس يا كسانى كه از جانب وى تعيين شده اند، صادر و متوجه مكلف مى شود. اين گونه اوامر بر طبق مصالح و مفاسد صادر شده و امتثال آنها موجب سعادت دنيا و آخرت، و مخالفت با آنها موجب شقاوت است; بر خلاف اوامر عرفى كه معمولا ناظر به ايجاد نظم در روابط اجتماعى است.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 2، ص 128.

فاضل تونى، عبد الله بن محمد، الوافية فى اصول الفقه، ص 68 و 82.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 255
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست