1. عراقى،
ضياء الدين،
نهاية
الافكار، ج 3،
ص (86-85).
مظفر، محمد
رضا، اصول
الفقه، ج 2، ص 139.
حكيم، محمد
سعيد، المحكم
فى اصول
الفقه، ج 3، ص 165.
اصول مثبت
ر.ك: اصل
مثبت
اصول مثبت
تكليف
ر.ك: اصل
منجّز
اصول محرز
ر.ك: اصل
محرز
اصول
مراديه
ر.ك: اصول
لفظى.
اصول مرخّص
ر.ك: اصل
مرخِّص
اصول
معذّره
ر.ك: اصل
مرخِّص
اصول منتج
وظيفه
ر.ك: اصول
عملى
اصول منجّز
ر.ك: اصل
منجّز
اصول نافيه
ر.ك: اصل
مرخِّص
اصوليون
ر.ك: اصوليون
شيعه; اصوليون
اهل سنت.
اصوليون
اهل سنت
دانشمندان
سنّىِ صاحب
نظر در علم
اصول فقه
اصوليون
اهل سنت، آن
دسته از
عالمان اهل
سنت هستند كه
در زمينه علم
اصول، تخصص و
تبحر داشته و
صاحب نظر مى
باشند. معروف
ترين آنها
عبارت اند از:
1. محمد
بن ادريس،
معروف به امام
شافعى،
صاحب«الرسالة»;
2. قاضى
عبدالجبار
معتزلى، صاحب
«العمدة»;
3. ابوالحسن
بصرى معتزلى،
صاحب «المعتمد»;
4. عبدالملك
بن عبدالله
جوينى، صاحب
«البرهان»;
5. ابو
حامد غزالى،
صاحب
«المستصفى»;
6. فخر
الدين رازى،
صاحب «المحصول»;
7. ابوالحسن
آمدى، صاحب
«الاحكام فى
اصول الاحكام»;
8. بيضاوى
شافعى، صاحب
«المنهاج».
زحيلى، وهبه،
الوجيز فى
اصول الفقه، ص
(19-18).
اصوليون
شيعه
دانشمندانِ
شيعىِ صاحب
نظر در علم
اصول فقه
اصوليون
شيعه، آن دسته
از عالمان
شيعه هستند كه
در زمينه اصول
فقه، تخصص و
تبحر داشته و
صاحب نظر مى
باشند. معروف
ترين آنها
عبارت اند از:
1. شيخ
مفيد(رحمه
الله)، صاحب
«الرسالة
الاصولية»;
2. سيد
مرتضى علم
الهدى(رحمه
الله)، صاحب
«الذريعة الى
اصول الشريعة»;
3. شيخ
طوسى(رحمه
الله)، صاحب
«عُدّة الاصول»;
4. محقق
حلى(رحمه
الله)، صاحب
«معارج الاصول»;
5. شيخ
حسن بن زين
الدين(رحمه
الله)، صاحب
«معالم الدين»;
6. ميرزاى
قمى(رحمه الله)،
صاحب «قوانين
الاصول»;
7. شيخ
محمد حسين بن
رحيم
اصفهانى(رحمه
الله)، صاحب
«الفصول فى
الاصول»;
8. شيخ
مرتضى
انصارى(رحمه
الله)، صاحب
«فرائد الاصول»;
9. آخوند
محمد كاظم
خراسانى(رحمه
الله)، صاحب
«كفاية الاصول»;
10. ميرزا محمد
حسين
نايينى(رحمه
الله)، صاحب «فوائد
الاصول»;
11. آقا ضياء
الدين
عراقى(رحمه
الله)، صاحب
«مقالات
الاصول» و
«نهاية
الافكار»;
12. امام
خمينى(رحمه
الله)، صاحب
«مناهج الوصول
الى علم
الاصول»;
13. ابوالقاسم
خويى(رحمه
الله)، صاحب
«محاضرات فى اصول
الفقه»;
14. محمد باقر
صدر(رحمه
الله)، صاحب
«بحوث فى علم
الاصول».
نكته:
اصوليون
شيعه، واژه
«اصولى» را در
مقابل «اخبارى»
به كار مى
برند.
فيض،
عليرضا،
مبادى فقه و
اصول، ص (67-63).
گرجى،
ابوالقاسم،
تاريخ فقه و
فقها، ص (341-307).
جناتى،
محمد
ابراهيم،
ادوار
اجتهاد، ص 407.
اضبطيت
راوى
قوى تر بودن
راوى در حافظه;
عاملِ ترجيح
روايتِ،
هنگام تعارض
اضبطيت
راوى، از
صفاتى است كه
باعث رجحان
يكى از دو
حديث متعارض
بر ديگرى مى
گردد و عبارت
است از اين كه
راوى حديث قوه
حافظه قوى ترى
داشته و
احتمال
اشتباه و خطاى
او در نقل
حديث و جملات
آن كمتر از
راوى روايت
معارض با آن
مى باشد، زيرا
راويى كه قوه
ضبط و به خاطر
سپردن او ضعيف
است، ممكن است
در اثر سهو،
بخشى از كلام
معصوم(عليه
السلام) را
نقل نكرده و
حكم مسئله به
اين خاطر
تغيير پيدا
كند، يا عبارت
حديث مضطرب
شود و يا اين
كه روايت را
از معصوم(عليه
السلام) نقل،
ولى واسطه را
فراموش كند، و
موارد ديگرى
كه هر كدام
باعث اختلال
در سند حديث
يا فهم مضمون
آن مى شود.