responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 217

براى مثال، جايى كه علم به معناى حقيقى وجود دارد ولى ترديد شده آيا متكلم معناى حقيقى را اراده كرده است يا معناى مجازى را، با تمسك به اصالت حقيقت، به اراده معناى حقيقى از سوى متكلم حكم مى شود.

دليل حجيت تمسك به اصول لفظى كه يك سيره عقلايى است امضا و تأييد اين سيره از سوى شارع مى باشد.

نكته:

اصول لفظى و اصول عملى از دو نظر با هم تفاوت دارند:

1. از نظر كاربرد: اصول عملى براى رهايى مكلف از سرگردانى در مقام عمل است; اما كاربرد اصول لفظى در جايى است كه مراد گوينده روشن نباشد; بنابراين، اصول لفظى اماره مى باشد;

[2]از نظر جستوجو: در اصول لفظى، لزوم جستوجو براى دفع احتمال وجود مانع (مخصّص و مقيّد) بعد از وجود مقتضى است، كه همان ظهور جمله مى باشد; اما جستوجو در اصول عملى، پيرامون اثبات اصل وجود مقتضى است، زيرا قبل از جريان اصول عملى، مقتضى موجود نيست

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص (57-56).

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 1، ص 54.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 35.

سبزوارى، عبدالاعلى، تهذيب الاصول، ج 1، ص 133.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 8، ص 274.

عراقى، ضياء الدين، نهاية الافكار، ج 2، ص 85.

رشتى، حبيب الله بن محمد على، بدايع الافكار، ص 309.

سبحانى تبريزى، جعفر، الموجز فى اصول الفقه، ص 27.

اصول لفظى عدمى

اصول رافعِ شكّ در مطابقت اراده استعمالى با ظهور كلام

اصول لفظى دو گونه است:

1. اصول لفظى وجودى، مثل: اصالت عموم، اصالت حقيقت و اصالت ظهور;

[2]اصول لفظى عدمى، مثل: اصالت عدم قرينه، اصالت عدم تقييد و اصالت عدم تخصيص

منشأ شك در اين كه گوينده، خلاف ظاهر كلام خود را اراده كرده است يا نه، دو چيز است:

أ) شك در مطابقت اراده استعمالى با ظهور كلام، از آن رو كه استعمال مجازى احتمال داده مى شود;

ب) شك در مطابقت اصل ظهور با اراده جدى، و در حقيقت، شك در مطابقت اراده استعمالى با اراده جدى با قطع به تطابق اراده استعمالى و ظهور.

براى رفع شك ناشى از مطابقت اراده استعمالى با ظهور كلام، بايد به اصول عدمى هم چون: اصالت عدم قرينه، اصالت عدم تقييد و اصالت عدم تخصيص، تمسك نمود; يعنى اصل آن است كه قرينه اى بر خلاف ظاهر نيست و تقييد و تخصيصى وجود ندارد و اراده استعمالى، مطابق ظهور است.

و براى رفع شك در مطابقت اصل ظهور با اراده جدى، بايد به اصول لفظى وجودى از قبيل: اصالت حقيقت، اصالت عموم و اصالت اطلاق، تمسك نمود[1]

در مورد رجوع اصول وجودى به عدمى و يا به عكس، اختلاف است:

مرحوم «مظفر» به نقل از «شيخ اعظم(رحمه الله)» مى گويد: اصول لفظى وجودى به اصل واحدى كه عدمى است رجوع مى كند، و آن اصالت عدم قرينه است; يعنى اصل، عدم وجود قرينه بر تخصيص، تقييد و مجاز در كلام است. اما مرحوم «آخوند خراسانى» مى گويد: همه اصول وجودى به اصالت ظهور برگشت مى كند و اصالت عدم قرينه هم از باب تمسك به اصالت ظهور حجيت دارد، زيرا عقلا به ظاهر كلام عمل مى كنند و به احتمال وجود قرينه بر خلاف آن، اعتنا نمى كنند.

مرحوم «مظفر» مى گويد: حق اين است كه اصالت عدم قرينه، اصل مستقلى نيست تا نزاع شود كه آيا اصالت ظهور به آن بر مى گردد يا آن به اصالت ظهور[2]

1. عراقى، ضياء الدين، نهاية الافكار، ج 3، ص (86-85).

[2]مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 139

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 3، ص 165.

اصول لفظى وجودى

اصول رافعِ شك در مطابقت اصل ظهور با اراده جدّى

اصول لفظى بر دو قسم است:

1. اصول لفظى وجودى، مثل: اصالت عموم، اصالت حقيقت و اصالت ظهور;

[2]اصول لفظى عدمى، مثل: اصالت عدم قرينه، اصالت عدم تقييد و اصالت عدم تخصيص

منشأ شك در اين كه متكلم خلاف ظاهر كلام خود را اراده كرده يانه، دو چيز است:

أ) شك در مطابقت اراده استعمالى با ظهور كلام، از آن رو كه استعمال مجازى احتمال داده مى شود;

ب) شك در مطابقت اصل ظهور با اراده جدى، و در حقيقت، شك در مطابقت اراده استعمالى با اراده جدى با قطع به تطابق اراده استعمالى و ظهور.

براى رفع شك ناشى از مطابقت اصل ظهور با اراده جدى، بايد به اصول لفظى وجودى همانند: اصالت حقيقت، اصالت عموم و اصالت اطلاق، تمسك نمود، زيرا اراده جدى، مطابق با حقيقت، اطلاق و يا عموم است[1]

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 217
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست