responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 211

اصل را اصل عملى شرعى مى گويند.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 59.

سبحانى تبريزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 3، ص 11.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 7.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص 303.

خمينى، روح الله، الرسائل، ج 1، ص 252.

اصل عملى عام

اصل جارى در تمام ابواب فقهى

اصل عملى عام، مقابل اصل عملى خاص بوده و به اصلى گفته مى شود كه در تمام ابواب فقه، يعنى از كتاب طهارت تا ديات، جريان دارد. برخى از اين اصول، فقط عقلى است، مثل: «اصالة التخيير» و برخى فقط شرعى است، مثل: اصل استصحاب البته قدما آن را اماره عقلى مى دانند و بعضى، هم شرعى و هم عقلى است، مثل: «اصالة البرائه» و «اصالة الاحتياط».

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 4، ص (10-9).

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص (241-240).

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 384.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 4، ص 438.

اصل عملى عقلايى

اصل عملىِ مورد اعتماد عقلا

اصل عملى عقلايى، اصلى است كه عقلاى عالم به آن اعتماد كرده و آن را اعتبار نموده اند و شارع نيز آن را امضا نموده است، مثل: اصل برائت عقلايى كه بعضى از اصوليون به آن اعتقاد دارند; بر خلاف مشهور، كه برائت را به شرعى و عقلى تقسيم نموده و به نوع سومى از برائت، به نام برائت عقلايى، اعتقاد ندارند.

خمينى، مصطفى، تحريرات فى الاصول، ج 3، ص 372.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 5، ص 227.

اصل عملى عقلى

اصل عملىِ مستند به عقل

اصل عملى عقلى، اصلى است كه مجتهد بعد از جستوجوى كامل و نااميد شدن از دست يابى به دليل شرعى، براى رهايى از شك در مرحله امتثال، از راه حكم عقل به آن مى رسد، مثل: اصل تخيير، اصل احتياط عقلى و برائت عقلى.

به بيان ديگر، در جايى كه دليل حجيت اصل عملى، عقل باشد، آن اصل را اصل عملى عقلى مى گويند.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 7.

خويى، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج 2، ص 248.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 59.

سبحانى تبريزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 3، ص 11.

خمينى، روح الله، الرسائل، ج 1، ص 252.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص 303.

اصل عملى غير تنزيلى

ر.ك: اصل غير تنزيلى

اصل عموم

ر.ك: اصالت عموم

اصل غير احرازى

ر.ك: اصل غير محرز

اصل غير تنزيلى

ر.ك: اصل غير محرز.

اصل غير مثبت

اصل عملىِ داراى اثر شرعى بى واسطه

اصل غيرمثبت، كه مقابل اصل مثبت مى باشد، اصلى از اصول عملى است كه اثر شرعى به طور مستقيم بر مؤداى آن مترتب مى گردد و به وساطت امر عادى و يا عقلى نيازى نيست، مانند اين كه مكلف قبلا طهارت داشته و سپس در آن شك مى نمايد، و از طريق اجراى استصحاب، حكم به طهارت سابق مى نمايد; در اين جا اثر شرعى مستقيم مستصحب (طهارت سابق)، صحت نمازى است كه با اين طهارت اقامه شده است.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 59.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 659.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 472.

اصل غير محرز

اصل مبيّن وظيفه عملى، بدون تنزيل شك و احتمال به منزله يقين

اصل غيرمحرز، مقابل اصل محرز بوده و به اصلى گفته مى شود كه يا صرفاً وظيفه عملى مكلف را بيان مى كند و هيچ توجه اى به عالم واقع ندارد، مثل: اصل برائت و تخيير، و يا اين كه اگر نظر به واقع دارد، مؤداى اصل را به منزله جانشين واقع قرار مى دهد.ميرزاى نايينى» اين اصل را مقابل اصل محرز و اصل عملى محض دانسته و آن را «اصل تنزيلى» خوانده است.

نكته:

فرق ميان اصل تنزيلى و اصل محرز آن است كه: در اصل تنزيلى، جعل وظيفه عملى به لسان تنزيل مؤداى اصل (مشكوك) به جاى واقع مى باشد، اما در اصل محرز، جعل وظيفه عملى به لسان تنزيل احتمال، به جاى يقين، مى باشد.

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2.

ايروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 1، ص 78.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 211
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست