responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 191

اسماى مشترك

ر.ك: لفظ مشترك

اسماى معاملات

ر.ك: الفاظ معاملات

اسم جزئى

ر.ك: لفظ جزئى

اسم جنس

لفظ دلالت كننده بر ماهيت، با قطع نظر از افراد و مصاديق

مراد از «جنس» در اسم جنس، معناى منطقى آن - كه در مقابل نوع مى آيد - نيست و مراد از اسم جنس، هر چيزى است كه در مقابل عَلَم شخصى قرار مى گيرد، چه جنس باشد چه نوع و چه صنف، و جوهر، عرض و امور اعتبارى را در بر مى گيرد.

اسم جنس از الفاظ و ادات مطلق است كه دلالت بر ماهيت با قطع نظر از افراد و مصاديق مى نمايد، مانند كلمه «رجل» و «شجر».

مشهور آن است كه موضوع له اسم جنس، ماهيت «بما هى هى» است; يعنى داراى هيچ گونه قيد و شرطى نبوده و لا بشرط مقسمى است[1]

نكته اول:

تفاوت اسم جنس و عَلَم جنس از نظر موضوع له اين است كه اسم جنس براى ذات ماهيت، بى هيچ قيد و شرطى، وضع شده و حتى قيد «لا بشرطى» در معناى آن مدخليتى ندارد; اما بنا بر نظريه مشهور، موضوع له عَلَم جنس، نفس ماهيت - بما هى هى - نيست، بلكه قيدى هم ضميمه آن مى باشد كه عبارت است از تعين داشتن و مشخص بودن آن ماهيت، لكن نه به تعين خارجى بلكه با تعين در ذهن و از طريق توجه ذهن به آن.

البته نظريه غير مشهور در مورد عَلَم جنس آن است كه از اين لحاظ با اسم جنس تفاوتى ندارد.

تفاوت ديگر آن است كه اسم جنس معرفه نيست، اما عَلَم جنس، معرفه است و احكام معرفه بر آن مترتب مى شود.

نكته دوم:

نظر غير مشهور كه به اصوليون قبل از مرحوم «سلطان العلما» مربوط مى شود آن است كه اسم جنس براى ماهيت به قيد اطلاق، سريان و شيوع وضع شده است، به گونه اى كه شيوع در افراد و حالات، از مدلول هاى لفظ مى باشد; به خلاف نظر مشهور كه آن را فاقد هرگونه قيدى مى دانند.


[1]سبحانى تبريزى، جعفر، الموجز فى اصول الفقه، ص 221

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص 193.

محقق حلى، جعفر بن حسن، معارج الاصول، ص 49.

خمينى، روح الله، تهذيب الاصول، ج 1، ص 525.

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 246.

شيرازى، محمد، الاصول، ج 5، ص 61.

خمينى، مصطفى، تحريرات فى الاصول، ج 2، ص 558.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 515.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 3، ص 680.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 3، ص 527.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 9، ص 7 و 25.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 282.

اسم زمان

اسم مشتق دلالت كننده بر زمان انجام فعل

اسمى كه بر زمان وقوع حادثه يا زمان انجام فعلى دلالت مى كند، اسم زمان نام دارد، مانند: «مشرق» و «مغرب» كه به معناى زمان طلوع و غروب خورشيد است و يا مانند: «مقتل» كه به معناى زمان وقوع قتل مى باشد.

اصوليون در مبحث مشتق، در اين كه آيا بحث حقيقت بودن مشتق در خصوص «ما تلبس» يا در اعم از «ما تلبس و ما انقضى عنه» در اسم زمان هم جريان دارد يا نه، اختلاف دارند.

اسم زمان هم مثل اسم فاعل، اسم مفعول، اسم مكان و اسم آلت، در بحث مشتق داخل است، اما در مورد اسم زمان اشكال ويژه اى وجود دارد كه در موارد ديگر نيست و آن اين كه در همه موارد ذكر شده، همواره ذات حتى بعد از انقضاى تلبس، باقى و ثابت است، مثل: ضارب (اسم فاعل)، مضروب (اسم مفعول)، مسجد (اسم مكان) و مفتاح (اسم آلت) ولى در اسم زمان، ذات چنين ثباتى ندارد; براى مثال، اگر عاشوراى 61 هجرى را به عنوان «مقتل الحسين(عليه السلام)» بدانيم، ديگر عاشوراى سال 62 هجرى و... را نمى توانيم «مقتل الحسين(عليه السلام)» بناميم، چون هر يك ذات جداگانه و مخصوص به خود دارد; يعنى عاشوراى 62 هجرى، ذاتى مغاير با ذات عاشوراى 61 هجرى دارد.

بنابراين، در اسم زمان، سخن از تلبس و انقضا پيرامون يك ذات ثابت نيست، بلكه بحث از تبديل ذات به ذات ديگر است.

برخى از اصولى ها همانند مرحوم «آخوند و «محقق بروجردى» به اين اشكال پاسخ هايى داده اند.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 58.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص (60-59).

اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 58.

دهخدا، على اكبر، لغت نامه دهخدا، ج 2، ص (2172-2171).

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 2، ص 523.

اسم فاعل

اسم مشتقِ دلالت كننده بر انجام دهنده فعل

اسم فاعل، از مصاديق مشتق اصولى و اسمى است كه از فعل مضارع معلوم، مشتق شده و بر كسى و يا چيزى كه فعل از او

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 191
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست