responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 179

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 36 و 59.

روحانى، محمد، منتقى الاصول، ج 6، ص 342.

استصحاب مجهول التاريخ

استصحاب شىء داراى زمان حدوثِ مجهول

استصحاب مجهول التاريخ، مقابل استصحاب معلوم التاريخ است و كاربرد آن در جايى است كه تاريخ حدوث مستصحب، معلوم نباشد.

اگر اصل حدوث حادثى چه حكم و چه موضوع داراى حكم مسلّم، اما زمان حدوث آن مشكوك باشد، دو صورت براى آن متصور است:

1. گاهى آن حادث با اجزاى زمان مقايسه مى شود، مثل اين كه شخصى تا صبح روز پنج شنبه نسبت به حيات زيد يقين داشت و از آن تاريخ تا صبح جمعه در حيات او شك نمود و از ظهر جمعه به بعد به عدم حيات او يقين پيدا كرد; اصوليون در اين مورد استصحاب را جارى مى دانند; يعنى بقاى حيات زيد را در روز پنج شنبه استصحاب نموده و آن گاه وجوب نفقه را بر او نتيجه مى گيرند;

2. گاهى امر حادث با حادث ديگرى مقاييسه مى شود، كه در اين مورد سه صورت متصور است:

أ) هر كدام از دو حادث، معلوم التاريخ باشد، مثل اين كه شخص مى داند كر بودن آب حوض در اول ماه و ملاقات با نجاست در روز دوم ماه صورت گرفته است; حكم اين مورد روشن است;

ب) هر دو امر حادث، مجهول التاريخ باشد، مثل اين كه شخص مى داند پدر و پسرى در حادثه اى جان داده اند، ولى نمى داند آيا اول پدر فوت كرده تا فرزند از او ارث ببرد، يا اول پسر مرده تا پدر از او ارث ببرد، يا هر دو در يك زمان از دنيا رفته اند; حكم اين صورت، در كتاب هاى اصولى آمده است;

ج) يكى از دو امر حادث، معلوم التاريخ و ديگرى مجهول التاريخ باشد، مثل اين كه شخصى مى داند روز پنج شنبه آب در حد كر بوده است، ولى تاريخ ملاقات نجاست با آن نامعلوم بوده و روشن نيست كه قبل از پنج شنبه بوده يا بعد از آن يا هم زمان با كريت آب; در اين كه مى توان در اين صورت نيز از اصل استصحاب كمك گرفت يا نه، اختلاف است (براى آگاهى از حكم آن، به كتاب هاى اصولى رجوع شود).

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 477.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 6، ص 11.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 667.

استصحاب مسببى

استصحاب شىء مشكوك، به واسطه شك در سبب آن

استصحاب مسببى، مقابل استصحاب سببى مى باشد و به استصحابى گفته مى شود كه شك در بقاى مستصحب آن، به سبب جريان استصحاب ديگر (استصحاب سببى) منتفى مى گردد; براى مثال، شخصى لباس نجس را با آب قليلى كه در سابق پاك بوده، مى شويد و سپس شك مى كند كه آن آب هنگام طهارت لباس نجس بوده يا نه; در صورتى كه آب نجس باشد، لباس هم نجس است و اگر بر طهارت سابقش باقى باشد، لباس هم پاك است; بنابر اين، شك در طهارت يا نجاست لباس، معلول شك در طهارت و نجاست آبى است كه با آن شسته شده و با اجراى استصحاب در آب و حكم به طهارت آن، شك در نجاست لباس نيز از بين مى رود.

ايروانى، باقر، الحلقة الثالثة فى اسلوبها الثانى، ج 4، ص 375.

عراقى، ضياء الدين، نهاية الافكار، ج 4، جزء2، ص 6.

خمينى، روح الله، الرسائل، جزء 1، ص 158.

طباطبايى قمى، تقى، آراؤنا فى اصول الفقه، ج 3، ص 73.

شيرازى، محمد، الوصول الى كفاية الاصول، ج 5، ص 106.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 14، ص 83.

استصحاب معلوم التاريخ

استصحاب شىء داراى زمان حدوثِ معلوم

استصحاب معلوم التاريخ، مقابل استصحاب مجهول التاريخ مى باشد و به استصحابى گفته مى شود كه مستصحب آن، امرى حادث و تاريخ حدوث آن معلوم مى باشد.

توضيح:

در مواردى كه اصل حدوث حادث مسلّم و زمان حدوث آن نيز معين باشد، اگر آن حادث با حادث ديگرى مقايسه شود، و آن دومى نيز معلوم التاريخ باشد، حكم آن روشن است، و نيازى به استصحاب نيست، مثل اين كه شخص بداند آب حوض در روز شنبه كُر بوده و در روز يك شنبه نيز نجاستى در آن افتاده است. اما اگر آن حادث دوم مجهول التاريخ باشد، مثل اين كه شخص نداند قبل از روز شنبه، نجاست در آب افتاده است يا بعد از آن، احكامى دارد كه در كتاب هاى اصول از آن بحث شده است.

در كتاب «فرائد الاصول» آمده است:

«و ان كان احدهما معلوم التاريخ، فلا يحكم على مجهول التاريخ الا باصالة عدم وجوده في تاريخ ذلك لا تأخر وجوده عنه بمعنى حدوثه بعده...»[1]


[1]انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 2، ص 667

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 479.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 6، ص 11 و 26.

استصحاب مفاهيم مجمل

ر.ك: استصحاب در شبهه مفهومى

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 179
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست