responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 128

2. در صحيحه ديگرى از «زراره» آمده است:

«و اذا لم يدر في ثلاث هو او في اربع و قد أحرز الثلاث، قام فاضاف اليها اخرى، و لا شىء عليه و لا ينقض اليقين بالشك و لا يدخل الشك في اليقين...; اگر نمى داند سه ركعت نماز خوانده يا چهار ركعت، بايستد و يك ركعت نماز احتياط بخواند و چيزى بر او نيست و يقين خود (يقين به سه ركعت) را به واسطه شك از بين نبرد و شك را داخل يقين نكند»[2]

1. حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، ج 1، ص (175-174).

[2]همان، ج 5، ص 321

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 440.

محمدى، على، شرح رسائل، ج 5، ص 90.

اخبار متواتر

ر.ك: خبر متواتر

اخبار متواتر لفظى

ر.ك: خبر متواتر لفظى

اخبار متواتر معنوى

ر.ك: خبر متواتر معنوى

اخبار مرسل

ر.ك: خبر مرسل

اخبار مشهوره

ر.ك: خبر مشهور

اخبار من بلغ

احاديث بيان گر حكمِ عمل كننده به حديث، به اميد ثواب منقول

«اخبار من بلغ» اخبارى است با اين مضمون كه اگر در روايات ضعيف منسوب به پيامبر(صلى الله عليه وآله) وعده پاداش و اجر بر انجام عملى آمده باشد و كسى آن عمل را به شوق رسيدن به آن پاداش انجام دهد، به ثواب آن مى رسد، اگر چه در واقع چنين كلامى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) صادر نشده باشد، مانند: صحيحه «هشام بن سالم» از امام صادق(عليه السلام):

«من بلغه عن النبى(صلى الله عليه وآله) شىء من الثواب فعمله كان اجر ذلك له و ان كان رسول الله(صلى الله عليه وآله) لم يقله; اگر روايتى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) در مورد ثواب بر انجام عملى، به شخصى برسد و او به همين قصد به آن عمل كند، اجر و ثواب آن عمل را مى برد، هر چند پيامبر(صلى الله عليه وآله)آن را نفرموده باشد»[1]

اخبار زيادى در اين باب وارد شده است كه همگى داراى چنين مضمونى مى باشد.

در مورد «اخبار من بلغ» دو نظريه وجود دارد:

1. «اخبار من بلغ» به عنوان احتمال ثواب، دلالت بر استحباب مى كند، نه به عنوان خود عمل; يعنى اين اخبار، در جايى كه روايت ضعيفى، براى دو ركعت نماز خاص، ثواب نقل كرده است، نمى گويد آن دو ركعت نماز مستحب است، بلكه مى گويد چون در آن نماز، احتمال ثواب هست، شما به عنوان «محتمل الثواب»، و يا به بيان ديگر، به عنوان احتياط، مى توانيد آن را به جا آوريد; از اين رو، انجام آن عمل به عنوان احتياط است، مانند ساير اوامر احتياطى. بنابراين، اخبار من بلغ با احتياط منافات ندارد.

«شيخ انصارى» بر اين نظر است كه اخبار من بلغ بر استحباب نفس عمل دلالت ندارد و ترتب ثواب، مستلزم كشف امر مولوى نيست.

[2]مرحوم «آخوند» معتقد است بعضى از اين اخبار، مثل صحيحه «هشام بن سالم» دلالت بر استحباب نفس عمل مى كند و ما از ترتب ثواب، استحباب عمل را كشف مى كنيم

ثمره اين دو قول اين است كه بنا بر نظر اول، به استحباب عمل نمى توان فتوا داد، بلكه انجام آن رجائاً و به اميد مطابقت با واقع، مستحب است; اما بنا بر نظر دوم، به استحباب عمل مى توان فتوا داد.

نكته:

شهيد صدر(رحمه الله) درباره اين اخبار چهار وجه را مطرح كرده است:

1. در مقام جعل حجيت براى مطلق بلوغ خبر مى باشد;

2. در مقام انشاى حكم استجباب واقعى نفسى براى بلوغ خبر به عنوان ثانوى مى باشد;

3. ارشاد به حكم عقل بر حسن احتياط و ثواب بردن محتاط مى باشد;

[4]انشاى وعد مولوى است براى مصلحتى كه در نفس وعد وجود دارد

وى خود تلفيقى از وجه سوم و چهارم را مى پذيرد[2]


[1]مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحارالانوار، ج 2، ص 256

[2]صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 2، ص 176

طباطبايى قمى، تقى، آراؤنا فى اصول الفقه، ج 2، ص 206.

خويى، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج 2، ص 25.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 5، ص (508-503).

خمينى، روح الله، انوار الهداية فى التعليقة على الكفاية، ج 2، ص (133-131).

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 4، ص (536-526).

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 11، ص 483.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 401.

اخبار ناهى از عمل به ظن

احاديث دلالت كننده بر حرمت عمل به ظنّ

مراد از اخبار ناهى از عمل به ظن، اخبارى است كه بر حرمت عمل به ظن دلالت مى كند و علماى اصول به آنها بر منع عمل به ظن، تمسك كرده اند، همانند:

1. از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «القضاة اربعة، ثلاثة في النار و واحد في الجنة: رجل قضى بجور و هو يعلم، فهو في

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 128
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست