نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 98
و الاستبعاد: يعنى دور
بودن مانند «أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرى» يعنى تذكّر
يافتن براى اينان بسيار بعيد است. بقرينه بعد از اين جمله كه فرموده رسول آشكارى
براى آنها آمد ولى روگردان شدند و اعراض از او نمودند پس بسيار بعيد است كه متذكر
شوند.
[امر و معانى آن]
و منها الامر:
يكى از انواع طلب امر است. امر بدو معنى بكار ميرود: فرمودن و كاركردن. اگر منظور
معنى فرمودن باشد جمع بر اوامر و اگر منظور معنى كاركردن باشد جمع بر امور آيد
«وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» بمعنى كار و فعل است. در بحث ما
معنى فرمودن منظور است لذا شارح فرموده «و هو طلب فعل غير كف» بقيد «طلب فعل» خبر
را خارج كرد زيرا خبر درخواست و طلب نيست. بوسيله قيد «فعل» نهى را خارج نمود.
زيرا نهى فعل نيست بلكه ترك فعل است بقيد «غير كف» نيز نهى را خارج نمود. زيرا نهى
كفّ و بازداشتن است.
و با قيد «على جهة الاستعلاء» دعاء و
التماس را خارج نمود. زيرا دعاء طلب نمودن مرتبه پائينتر از مرحله عاليتر است
مانند خواستن ما از خدا و التماس خواستن چيزى از كسى است كه در رتبه با ديگرى
مساوى است. مانند دو رفيق و دوست كه يكى از ديگرى درخواست مداد و قلم نمايد. بين
علوّ و استعلاء فرق است. علوّ جائى است كه حقيقة عالى باشد. استعلاء جائى است كه
درواقع علوّ نداشته باشد ولى خود را بزرگ و عالى بداند. و آمرانه امر كند نه
متواضعانه.
و صيغته تستعمل:
امر بمعنى فرمودن بدو قسم است: يكى امر بمادّه مانند «انا امرك بكذا» دوم امر به
صيغه مانند «اقم الصلوة» تعريفى كه شارح ذكر نمود براى مطلق امر بود. ولى آنچه
اينك شارح و مصنف
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 98