نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 79
داراى ضمير است و مىفهماند كه حتما
قبل از زيد فعلى در تقدير بوده است.
و جعل السكّاكى:
سكّاكى فرموده «هل رجل عرف» نيز قبيح است بدليلى كه در هل زيدا ضربت بيان شد و
مذهب او اين بود رجل بخاطر تخصيص مقدم شده باين طريق كه بدل بوده از ضمير مستتر در
عرف.
مصنف نيز فرموده لازمه كلام سكّاكى
اينست كه «هل زيد عرف» قبيح نباشد زيرا سكّاكى فقط در نكره مقدّم قائل به تخصيص
شده، و در معرفه اين حرف را نزده پس تقديم زيد چون براى تخصيص نيست تصديق هم
نبوده. هل براى طلب تصديق آمده و صحيح است.
مصنف بر سكاكى ايراد مىكند باينكه
مثال هل زيد عرف كه بمذهب سكاكى قبيح نيست باجماع نحاة قبيح است. پس كلام او خلاف
اجماع است.
و فيه نظر: شارح
ميگويد اين ايراد مصنف بر سكاكى وارد نيست.
زيرا از كجا معلوم كه سكاكى امثال
«هل زيد عرف» را قبيح نداند.
او نيز قبيح ميداند ولى نه بخاطر
آنچه كه نحاة گفتهاند. بلكه بخاطر آنكه هل در اصل قد بوده. و قد بايد داخل بر فعل
شود و اينجا داخل بر اسم شده. پس سكاكى و نحاة هردو قبيح مىدانند و در مدّعى
مشتركاند. ولى از جهت دليل مختلف.
و علّل غيره: غيرسكاكى
مثال «هل رجل عرف و هل زيد عرف» را قبيح دانستهاند. و علت قبح را در هردو مثال آن
دانستهاند كه در اصل «هل» بمعنى «قد» بوده است و استفهام از همزه فهميده
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 79