responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین    جلد : 1  صفحه : 216

خاط لى عمر قباء ليت عينه سواء

 

قلت شعرا ليس يدرى ا مديح ام هجاء

 

اين شعر را درباره خياطى گفته كه يك چشم او كور و چشم ديگرش بينا و سالم بوده. احتمال مدح و ذم هردو در اين كلام است زيرا مساوى بودن دو چشم او احتمال بينائى هردو چشم يا كورى هر دو را دارد كه در صورت اول مدح و در صورت دوم مذمّت است. در باب نعم نيز «ايهام جمع متنافيين» از اين جهت است كه در «نعم زيد» احتمال ايجاز و اطناب هردو هست.

و انّما قال ايهام: كلمه «ايهام» را از اينجهت آورده كه نشان دادن جمع متنافيين محال نيست. ولى خود جمع متنافيين محال است.

جمع متنافيين آن است كه بر ذات واحده دو وصف صدق كند كه اجتماع آندو وصف بر آن ذات در يك زمان و از يك جهت باشد.

ضمنا ايهام بمعنى بوهم افكندن و بنظر آوردن است.

[توشيع‌]

و منه اى من الايضاح بعد الابهام: از اقسام اطناب توشيع است. از بحث توشيع تا آخر اين باب از جهت دارا بودن اطناب داخل علم معانى است و از جهت آنكه سبب زيبائى و ملاحت كلام است مربوط بعلم بديع ميگردد. توشيع در لغت بمعنى پيچيدن پنبه‌اى است كه آنرا ندّافى كرده‌اند و در اصطلاح كلامى است كه در آن دو شرط باشد: 1- در آخر كلام تثنيه آمده باشد 2- تثنيه را بدو مفرد تفسير نمايند كه مفرد دوم معطوف بر اول شود مانند:

در موسم زمستان سعدى دو چيز خواهد

 

يا آفتاب‌روئى يا روى آفتابى‌

 

و از نثر مانند «يشيب بن آدم و يشّب فيه خصلتان الحرص و طول الامل» يعنى انسانها پير ميشوند و دو صفت در آنها جوان ميشود: اول‌

نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین    جلد : 1  صفحه : 216
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست