نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 153
تضاد. زيرا هرگاه اعطاء را در نظر
بيآوريم ممانعت از آن نيز بنظر ميآيد و بعدا خواهيم گفت تضاد از اقسام تناسب است.
و امّا عند تغايرهما:
مثالهاى قبل مربوط به اتحاد دو مسنداليه بود.
اگر بين دو مسنداليه اتحاد نباشد
مغاير مىشوند. و هرگاه مغاير شدند بايد بينشان تناسب باشد. تناسب بين دو نفر به
دوستى، دشمنى، همسايگى، همسفرى و ... است. پس در مثال «زيد طويل و عمرو قصير» در
صورتيكه زيد و عمرو نسبت بهم دوست، دشمن، شريك و ... باشند عطف صحيح است و در غير
اينصورت غيرجايز. مانند «خفّى ضيّق، و خاتمى ضيّق» كه مسندها متحدند. ولى
مسنداليهها نسبت بهم غيرمرتبط. مثال «زيد شاعر و عمرو طويل» نيز بجهت عدم تناسب
مسندها صحيح نيست اگرچه بين زيد و عمرو تناسب باشد.
[جامع بنظر سكاكى]
السكاكى ذكرانه:
سكاكى بحث جامع را روى ميزان و معيار علمى و فلسفى برده است و بعنوان مقدمه بايد
گفت: انسان نيروئى بنام قواى ظاهرى دارد كه بنام حواسّ خمس ناميده شده و بنامهاى
سامعه، باصره، لامسه، ذائقه، شامّه خوانده ميشود. و نيروئى بنام باطنى دارد كه
بنامهاى عقليّه، واهمه، حسّ مشترك و قوه مفكّره ناميده شدند. مورد بحث ما همين قوى
هستند. و شرح هريك چنين است: قوه عاقله قائم بنفس است كليات و آنچه جارى مجراى
آنها است مانند جزئيات مجرّده را درك مىكند. قوه عاقله داراى خزانهدارى است كه
بنامهاى عقل فيّاض، واهب الصور، عقل عاشر و عقل فعّال ناميده ميشود.
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 153