نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 140
هم غير از «ما نحن فيه» هست ولى در
شاهد نيست. «اراها» بصورت فعل مجهول معنى «تطنّ» دارد. يعنى سلمى گمان مىكند بجاى
او ديگرى را طلب مينمايم. من گمان مىكنم كه او در خيالات خود سرگردان است. جمله
«اراها» ممكن بود كه با واو عطف بر «تطنّ» شود زيرا مسند در تطنّ فعل «ظنّ» است و
در «ارى» فعل «راى» كه بمعنى ظن است. پس مناسبت موجود است. و مسنداليه در جمله اول
«سلمى» و در جمله دوم «شاعر» است كه نسبت بهم زوجتيناند. ولى عطف نشد براى آنكه
خيال ميشد عطف بر «ابغى» شده. كه در اين صورت معنى شعر فاسد مىگشت. زيرا معنى
چنين بود: سلمى گمان مىكند من بجاى او ديگرى را طلب مىكنم. و سلمى گمان مىكند
كه من گمان مىكنم كه او در ضلالت و گمراهى سرگردان است. پس «اراها فى الضلال
تهيم» از مظنونات سلمى ميشد در صورتيكه اينطور نيست.
[بحث استيناف]
و يحتمل الاستيناف:
اين شعر احتمال ديگرى هم دارد و آن اينست كه جمله «اراها ...» جواب از سئوال مقدّر
باشد. و در اصطلاح بيانيّين چنين جملهاى را استيناف مىنامند. و نامش استيناف
بيانى است. گويا كسى مىپرسد سلمى كه اينطور گمانى كرده تو او را چگونه مىپندارى؟
جواب ميدهد گمان من اينست كه او در وهم و خيال سرگردان است. ممكن است كسى سئوال
كند چرا جملههاى استيناف بيانى با واو نميآيد؟ جواب اينست كه جملههاى جواب
هيچگاه عطف بر سئوال نميشوند. زيرا خودشان مربوطند.
جملههاى جواب از سئوال مقدّر نيز
مانند آنهايند و فرقى باهم ندارند.
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 140