responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد    جلد : 2  صفحه : 158

خاطر عدم رد، مطابق با حجت فعلش است، يعنى اصل عدم رد آن است. پس او منكر است و قسم بر اوست و بينه بر مستأجر.

اما در مورد آن قول كه فرمود: «كسى را كه امين است متهم نساز» [1] يعنى با تعدى و تفريط. اين بدان معنى نيست كه قبول قول او در ادعاى برگرداندن عين مستأجره قبول نيست.

اما قبول دعواى رد در امانت، به دليل خاصى است و آن اين است كه بر نيكوكاران از هيچ راه حرج و زحمتى نيست. [2] به عبارت ديگر، امانت‌گيرنده مال را براى مصلحت امانت دهنده حفظ مى‌كند و عملش به خاطر نيكى است و اما مستأجر اگر از جانب مالك اذن داشته باشد كه مال در دستش براى مصلحت خودش نه مصلحت مالك باشد، نيكى و احسانى در بين نيست بلكه معامله و معاوضه‌اى است كه هر يك از طرفين براى مصلحت خودشان اقدام كرده‌اند.

نزاع در تلف شدن عين

الفرع الثالث: لو تنازعا فى هلاك المتاع الذي فى يد الاجير فهل يقدم قول المالك أو الاجير؟


[1] . عبد اللّه بن جعفر حميرى، همان، ح 231، احاديث متفرقه، ص 72؛ حر عاملى، همان، ج 13، كتابالوديعه فى احكام الوديعه، باب 4، ح 9، ص 229.
[2] . توبه:91.
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد    جلد : 2  صفحه : 158
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست