نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد جلد : 1 صفحه : 150
ديگر وادار به انجام معامله شود.» در همين مورد محمد بن يحيى بن حيان
از پيغمبر اكرم (ص) روايتى بدين شرح نقل مىكند:
ان جدى حيان بن منقذ بن عمر و كان رجلا قد اصابته آفة فى رأسه فكسرت
لسانه و كان لا يدع على ذلك التجارة، فكان لا يزال يغبن فاتى النبى (ص) فذكر ذلك
له، فقال: اذا بايعت فقل: لا خلابة، ثم انت فى كل سلعة ابتعتها بالخيار ثلاث ليال،
ان رضيت فامسك، و أن سخطت فارددها على صاحبها.[1]
به مقتضاى اين روايت نبوى به كار بردن خديعه و تدليس در معاملات منهى
عنه و ممنوع است، اما ضمان مستفاد از اين قاعده را اثبات نمىكند.
ه. شمول قاعدۀ اتلاف و قاعدۀ لا ضرر
در اينجا چون غار سبب است از براى اتلاف مال بر شخص مغرور هر چند
مغرور در اتلاف مال خود مباشر است بنابراين قاعدۀ تسبيب (سبب اقواى از
مباشر) جارى مىشود و چون در اين مقام سبب همان غار است و مباشر مغرور است؛
بنابراين سبب يعنى غار ضامن است. همچنين به مقتضاى قاعدۀ لا ضرر نيز چون غار
سبب ضرر به مغرور شده است بايد مقدارى را جبران كند كه مغرور متضرر شده است.
اما به عقيدۀ ما اين دو قاعده در اين مقام جارى نمىشوند و در
خصوص
[1] صحيح بخارى، كتاب البيوع؛ نسائى، كتاب البيع، بابالخديعة فى البيع، سنن ابى داود، كتاب البيوع؛ سنن بيهقى، كتاب البيوع، نيلالاوطار؛ 5 ر 206 و 207؛ ابن قدامه،الشرح الكبير، 4 ر 69.
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد جلد : 1 صفحه : 150