برهان از يقينيات
(900)و جدل از مشهورات
(920). و خطابه از مظنونات
(919)و شعر از مخيلات
(925). و مغالطه: در سفسطه
(1069)از شبيه به يقينيات
(926)و در مشاغبات
(1079)از شبيه بمشهورات
(927)فراهم مىآيد (966/ 2).
شبيه بمظنونات و مخيلات كه مبادى خطابه و شعر هستند مورد توجه واقع
نشده است. زيرا مشابهت بآنها اگر موجب ظن يا تخيل گردد. همان مظنونات و مخيلات
ميباشد. و اگر اثرى نداشته باشد اعتنائى بآن نخواهد بود (928/ 2).
معنى كلاميكه از معلم اول نقل شده است: كه مقدمات براهين مانند
نتايجشان بايستى ضرورى باشد. ضرورى بآن معنى نيست كه مقابل با ممكنه باشد. چنانكه
طايفهاى پنداشتهاند.
بلكه مقصود از آن يقينى واجب القبول است خواه ضرورى يا ممكنه باشد (975 تا 978).
منفعت براهين يا سفسطه همگانى و براى همه مردم است زيرا كسيكه اين دو
را بداند از آنها نفع ميبرد.
برهان از اين جهت نافع است كه براى تحصيل حقيقت بكار ميرود. و دانستن
سفسطه براى پرهيز نمودن از آن است
(967)بخلاف غير اين دو صنعت. زيرا جدل براى ملزم نمودن ديگران
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 89