زيرا جايز است تالى عام باشد. و از رفع اعم رفع اخص لازم آمده و عكس
آن لازم نمىآيد. و از وضع اخص وضع اعم لازم مىآيد و عكسش لازم نمىآيد. و در
مورديكه مقدم و تالى باهم مساوى باشند هرچند هرچهار صورت صحيح ميباشد لكن در آنجا
هم اعتبارى ندارد. زيرا از جهت خصوصيت مورد است و قواعد منطقيان عموميت دارد (785).
در قضاياى منفصله عين يكى از اجزاء شرطيه استثنا ميشود تا نقيض بقيه
ثابت گردد. يا نقيض يك جزء استثنا ميشود تا عين بقيه ثابت شود (797 و 798)و اگر منفصله در قياس متعدد باشد (799 و 810)يا تنها مانعة الجمع باشد. عين استثنا ميشود تا
نقيض حاصل گردد (801/ 812/ 813) و غير عين استثنا نميشود (788 مثال 718 و 719).
در جائيكه تنها مانعة الخلو باشد نقيض هردو جزء استثنا ميشود تا عين
بدست آيد (802 و 803 مثال
814 و 815)و صورت انتاج
ديگرى ندارد (789 مثال 820-
821).
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 84