و همچنين قبول ميكند، كه هرموجودى در مكان باشد جسم است، و هرجسمى مركب است، و هرمركبى حادث است پس موجود اول كه بلا اول است در مكان نيست زيرا حادث نيست، و نيز موجود اول مكان ندارد، زيرا وجودش پيش از وجود هرزمان و مكانى است و حال آنكه مكين و مكان در وجود توام‌اند، و بعد از قبول اين مقدمات مى‌انديشد كه اگر موجود اول حقيقت دارد پس او در كجا است، و باز قبول ميكند كه مردگان حركت ندارند و كارى از آنان ساخته نيست و به كسى ضررى نميرسانند و با اينهمه از مرده مى‌هراسد، و از اينگونه احكام وهمى بسيار است كه اگر علما و شرايع الهى با آنها مبارزه نمى- كردند اين قضايا جزء مشهورات ميبود و باين جهت عقل و وهم هميشه در مبارزه‌اند و آنانيكه از عقل كمتر بهره دارند و وهم در وجودشان بر عقل غالب است باين قضايا تن ميدهند.

6- مسلمات- تسليميات‌

(952) مسلّميات قضايائى است كه مورد تسليم ظاهرى فردى يا جمعى يا مردمى ميباشد. و ممكن است موافق با حقيقت يا غيرموافق باشد و گوينده آنرا باور داشته يا نداشته باشد.

(953) فرق مسلمات با مشهورات آن است كه كسيكه مشهورات را بكار ميبرد مفاد قضيه در نظرش راجح است ولو آنكه جازم نباشد و در تسليم رجحانهم شرط نيست.