نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 601
(939) (اول) «جمعمسائل در يك مسئله» معنى جمع مسائل در يك مسئله
آن است كه چند قضيه بصورت يك قضيه بوده باشد و از اين جهت چند قضيه بيك قضيه مشتبه
گردد. مثل آنكه گفته شود:
فلانى تنها نويسنده است مقصود از اين عبارت دو جمله است: يكى آنكه
فلانى نويسنده است و ديگرى آنكه غير از او نويسندهاى يافت نميشود و ممكن است تصور
گردد كه كلمه تنها قيد شخص است و معنى آن باشد كه در حالتيكه كسى با او نيست به
نويسندگى مشغول است.
(940) (دوم) «ايهامعكس» معنى ايهام عكس آن است كه چنين تصور كنيم كه هرقضيهاى كه بطور
كليت صادق باشد عكس آن نيز كلى خواهد بود، مثل آنكه هرگاه شنيده شود كه هرشرابى
سرخفام و روان است گمان ميرود كه هرچيزى سرخفام و روان باشد شراب است و حال آنكه
عكس لازم الصدق موجبه كليه، موجبه جزئيه است، مثل مشهور است كه ميگويند: هر گردوئى
گرد است ولى هرگردى گردو نيست.
سوم- اخذ ما بالعرض مكان ما بالذات
(941)اخذ ما بالعرض بجاى ما بالذات آن است كه يكى از متعلقات
اجزاء قضيه را كه شبيه به آن جزء است بجاى خود آن جزء گذارند و بتوهم آنكه عين
همان است آنرا صادق بدانند، و از جمله مواردش آن است كه عارض را بجاى معروض، يا
معروض را بجاى عارض تصور نمايند، مثل آنكه مشاهده ميشود كه انسان خندان و مكلف است
باين جهت ممكن است كسى بجاى آنكه بگويد انسان
منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه ؛ المتن ؛
ص602
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 601