نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 576
ذكر كردهاند: (اول) دليل طرد و عكس يا دوران (دوم) دليل سبر و
تقسيم.
(891) «دليلاول، طرد و عكس» تفصيل اين دليل آن است كه عنوان
كلى با حكم هميشه قرين يكديگر و در وجود و عدم لازم و ملزوم يكديگرند.
در مثال گذشته وجود شكل يا تركيب علت حدوث است زيرا در هرموردى شكل
يا تركيب يافته شود حدوث نيز موجود است و جائيكه حدوث نباشد شكل و تركيب نيز موجود
نيست مثل اينكه خانه كه داراى شكل است حادث است و ذات واجب كه شكل ندارد حادث
نيست و چون شكل و حدوث در همهجا دائر مدار يكديگرند علت حدوث وجود شكل است.
اين استدلال از چند جهت مردود است:
(اول) آنكه ملازمه در
وجود و عدم ثابت نيست زيرا بصرف اينكه در يكى دو مورد وجود يكى با وجود ديگرى يا
عدم يكى با عدم ديگرى جمع شده است ثابت نميشود كه در همهجا لازم و ملزوم يكديگر
باشند.
(دوم) اگر ملازمه بين
عنوان و حكم ثابت شود اختلافى و نزاعى در ثبوت حكم در مورد فرع نيز باقى نمانده و
احتياجى به تمثيل نخواهيم داشت.
(سوم) اگر عليت و ملازمه
بين كلى و حكم ثابت شده باشد نتيجه بطريق قياس ثابت ميشود و تمثيل به اصل زايد
خواهد بود.
- 36-
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 576