نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 565
نيست بلكه اين احكام نتيجه تجربه و يا نتيجه برهان عقلى هستند و بر
اصل عدم اجتماع نقيضين متكى ميباشند. قضيه منفصله حقيقيه در مثال گذشته كه
ميگوئيم: هر جسمى يا حيوان و يا نبات و يا جماد است نتيجه برهان مركب موصول
النتايجى است كه ميگوئيم: هر جسمى يا جاندار و يا بىجان است، و هربىجانى يا بحسب
ذات رشد و نما دارد و يا ندارد.
آنكه جاندار است حيوان است و آنكه نمو ذاتى دارد نبات است و آنكه
بىجان است و رشد ذاتى هم ندارد جماد است و بموجب برهان نفى و اثبات جسم در اين سه
قسم منحصر ميباشد.
پس از آن ميگوئيم: هر حيوان و نبات و جمادى متحيّز است و اين حكم كلى
نتيجه استقراء نيست بلكه نتيجه تجربه است و خواهد آمد كه تجربه مفيد يقين است.
شيخ اشراق نيز گفته است[1]:
استقراء
ناقص در جائيكه در مورد افراد يك نوع باشد گاهى مفيد يقين است. مثل آنكه ميگوئيم:
هرانسانى هرگاه سرشرا از تن جدا كنند خواهد مرد. اين حكم نتيجه
استقراء ناقص است زيرا در قسمتى از افراد مشاهده شده است ليكن قطعى بودن اين حكم
نيز نتيجه استقراء ناقص نيست بلكه نتيجه تجربه است كه توضيح داده خواهد شد.
توضيح بيشترى درباره تفاوت استقراء و قياس و تبديل هريك بديگرى